نتیجه تورم شدید سقوط طبقه متوسط به طبقه پایین و افزایش فاصله بین دهکهای درآمدی و فقیرتر شدن کسانی میشود که درآمد ندارند یا درآمد ثابت دارند...
شرق پرس : مرکز پژوهشهای مجلس در خرداد ۱۳۹۹ گزارشی از وضعیت اقتصاد کشور ارائه کرده که طبق آن رشد اقتصادی بین سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ به شدت پرنوسان و بین منفی ۸.۳ تا ۱۴ درصد با متوسط نزدیک به صفر بوده است.
به گزارش فرارو، طبق این گزارش، متوسط رشد اقتصادی در سالهای مختلف: ۱۱.۴ درصد (۱۳۴۱ تا ۱۳۵۶)، منفی ۴.۸ درصد (۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷)، ۵ درصد (۱۳۶۸ تا ۱۳۹۱) و ۰.۲ درصد (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸) بوده است. همچنین نرخ تشکیل سرمایه ثابت از ۱۳۹۰ پیوسته نزولی بوده و از نظر ظرفیت رشد اقتصادی در سالهای آتی هشداردهنده است.
همچنین نرخ تورم بلندمدت اقتصاد ایران بهطور متوسط ۲۰ درصد بوده در حالیکه متوسط نرخ تورم جهان در سال ۲۰۱۸ برابر ۲.۴ درصد بوده است.
بر اساسا یافتههای این پژوهش، تعداد شاغلین کشور از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ حدود ۳ میلیون نفر افزوده شده، اما این افراد عمدتاً در بخش غیرشرکتی متمرکز بر خدمات خردهفروشی، تعمیرات، حمل و نقل و واسطهگری اضافه شدهاند. حدود ۲.۵ میلیون نفر نیز در زمستان ۱۳۹۸ اشتغال ناقص (کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار) داشتهاند.
درآمد سرانه کشور نیز از ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ کاهشی ۳۴ درصدی داشته و قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود یکسوم کاهش یافته است. بر این اساس، اگر رشد ۸ درصد سالیانه در اقتصاد ایران محقق شود ۶ سال طول میکشد تا درآمد به سطح سرانه سال ۱۳۹۰ بازگردد.
افزون بر اینها، شکاف نابرابری بر اثر رشد اقتصادی منفی و تورم بالا در حال تشدید شدن است. فقر مطلق به معنای ناتوانی در کسب حداقل استانداردهای زندگی و معیشت در حال افزایش است.
نرخ فقر کشوری از ۱۵.۱ درصد در سال ۱۳۹۱ به ۱۵.۵ در سال ۱۳۹۲ و پس از آن تا پایان سال ۱۳۹۷ به ۱۸.۴ رسیده و در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ با توجه به شرایط اقتصادی بیشتر شده است.
همچنین نرخ فقر بین ۵ تا ۳۲ درصد در استانهای مختلف متغیر است. استانهای نیمه شرقی کشور نرخ فقر بالاتری دارند.
در این گزارش ریشههای وضعیت فعلی اقتصاد نیز بررسی شده و ذیل چهار عنوان مالیه عمومی دولت، راهبرد اقتصادی، محیط فعالیت اقتصادی، حکمرانی بخشی و مدیریت و تصمیمگیری اقتصادی به عواملی، چون کسری بودجه ساختاری مداوم، رویکرد نادرست در سیاستهای مالیاتی، بودجه ریزی و هزینه کرد کارا، مدیریت بازار ارز و.. ناشی از اتکا به به منابع نفتی، فقدان راهبرد مناسب در اقدامات حمایتی از بنگاه و خانوار، فقدان سیاستهای توسعه صنعتی، آمایش سرزمینی و تربیت نیروی انسانی، نبود دیپلماسی اقتصادی سازگار با اهداف کلان کشور، نبود برنامه مشخص جهت کاهش و مدیریت عدم اطمینانهای اقتصادی و … اشاره شده است.
بررسی آمارهای فوق، نشان میدهد دهه ۹۰ از لحاظ اقتصادی دهه خاصی در تاریخ اقتصادی ایران است چرا که شاخصهای اقتصادی فراز و فرودی غریب را طی کردند.
fararu
https://sharghpress.com/?p=98481