چرا رشد قارچ گونه تابلوهای تبلیغاتی آرایشگاه های زنانه در شهرها هیچ تلنگری را به متولان فرهنگی وارد نمی کند؟ آیا محاسبه ی زیان های فرهنگی و اقتصادی ناشی از آن, ما را از خواب غفلت بیرون خواهد آورد؟

شرق پرس – سردبیر : روزی نیست که در نقطه ای از معابر عمومی و میدان های اصلی شهرهایمان تابلوی جدیدی از تبلیغات آرایشگاه های زنانه آنهم در ابعاد قابل توجه, نبینیم. آرایشگاه هایی که این روزها با نام سالنهای زیبایی, در حال رقابت برای تسخیر جایگاههای بیشتر در شهرهای استان مازندران علی الخصوص مرکز استان هستند.

اما چرا نباید براحتی از کنار این رویداد قارچ گونه گذشت ؟ چرا فعالان حوزه فرهنگ و اقتصاد باید به گسترش این پدیده حساس باشند؟

نگاهی بر نرخنامه های این سالن های لوکس و ترویج حضور همه اقشار بانوان در این سالن ها و برآورد میزان تراکنش های مالی صاحبان این سالن های زیبایی که در بسیاری موارد نجومی به نظر می رسد, عزم راسخ مسئولان امر را برای ورود و بررسی این مُعضل فرهنگی و اقتصادی می طلبد.

موضوع آنجا اهمیت بیشتری می یابد که در پیگیری های صورت گرفته, به عمق و گستردگی این ماجرا پی می بریم. گفته می شود در این سالن ها فقط بحث آرایش بانوان مطرح نیست, بلکه خالکوبی, ماساژ, لیزر, بوتاکس, کاشت ناخن, تزریق ژل, وحتی فال قهوه و … نیز انجام می شود و برای بسیاری از این خدمات که در چندین مرحله صورت می پذیرد, در خوشبینانه ترین حالت, هر جلسه بیش از ۱۰۰ هزار تومان دریافت می شود.

با این وجود این مسئله تاکنون از سه جهت فرهنگی, اقتصادی و حالا سلامت نیز اهمیت پیدا می کند که مطمئناً ورود افراد با این سطح از دانسته های علمی به مباحث پزشکی مانند تزریق ژل, ماساژ درمانی, بوتاکس, لیزر و … عواقب وخیمی برای جامعه دارد که مهم ترین آن تحمیل هزینه های سنگین درمانی و استفاده از یارانه های درمانی که نوعی بیت المال محسوب می شود و درگیری و هدر رفت انرژی دستگاه قضایی بدلیل بررسی شکایات در این زمینه خواهد بود.

اما از بُعد اقتصادی و از بین بردن منابع مالی نیز ذکر تنها یک مورد اهمیت ماجرا را بیشتر می کند. بعنوان مثال: اگر در یک جشن(مثلاً عروسی های معمول), تعداد حداقل بانوان مدعو که از خدمات این سالن های زیبایی استفاده می کنند را در متوسط مبالغ دریافتی ضرب کنید به اعدادی نظیر۵۰ میلیون تومان و … خواهید رسید که این جدای از هزینه چند میلیونی است که خانواده ها باید برای چند ساعت درخشش عروس خانوم بپردازند.! حال این اعداد را در تعداد عروسی ها یا جشن های تولد و… سراسر شهرآنهم فقط در یک شب ضرب کنید و رقم فاجعه باری که بر اقتصاد خانواده ها تحمیل می شود تا دو ساعت را در مراسم جشنی سپری کنند, محاسبه کنید و این یعنی ضعف مشهود فرهنگی در جامعه. (از موارد دیگری مانند هدر رفت وقت بسیاری از این بانوان که ممکن است در مناصب و مسئولیت های مهمی هم باشند در این مجال می گذریم).

البته بروز بسیاری از مسائل خلاف اخلاق در جامعه و تزلزل پایه های خانواده که از آثار توجه افراطی به مسائل ظاهری و آرایشی در بین برخی از بانوان و دختران است بخش دیگری از این ناهنجاری فرهنگی است که بررسی جزئیات آن در این مقال نمی گنجد.

اما متهم شماره یک این موضوع نه آن مسئولانی که اجازه تبلیغ این سالن ها را در تابلوها و بیلبورد های سطح شهر می دهند (که اگر هم این اجازه داده نشود, تا زمانیکه درخواست و کشش در جامعه وجود داشته باشد, حتی بصورت زیرزمینی نیز این اتفاق خواهد افتاد) بلکه بازهم متولیان فرهنگی هستند که زیرساخت های فرهنگی جامعه را آنگونه که باید تعریف و طراحی نکردند و متاسفانه در دراز مدت این مشکلات تبدیل به هیولاهایی ترسناک شده اند که نه تنها در یک جبهه بلکه در جهات مختلف مشغول آسیب رساندن به خانواده و جامعه ایرانی هستند.

شاید باورتان نشود اما در کمال تعجب, در کشورهای غربی و جوامع توسعه یافته به هیچ وجه آرایش و تغییر چهره به اندازه جوامع کمتر توسعه یافته در میان بانوان رواج ندارد و صد البته که آنها نتیجه برنامه ریزی های سالهای قبل خود در زمینه های فرهنگی را اکنون می بینند.

آنجایی که یکی از دوستان مقیم یکی از این کشورها می گوید حتی افراد کارتن خواب یا معتاد متجاهر را در پیاده روها می بینیم که در حال مطالعه کتاب هستند! و بلوغ فکری شهروندان موجب می شود در ارتباطات اجتماعی به مسائلی مانند چهره, لباس و ظواهر فرد آنگونه که در جوامع ما اهمیت داده می شود, توجه نشود و اینگونه جا افتاده که هرکس در هر جایگاهی و با هر میزان درآمد و محبوبیت تنها یک شهروند محسوب می شود . این مسائل نشان می دهد که مسئله فرهنگ و استراتژی فرهنگ سازی آنقدرها که برای دیگران اهمیت دارد برای ما در همه این سالها مهم نبوده و همچنان در پی سیاست هایی هستیم که عدم کارایی آنها سالهاست به اثبات رسیده است.

صد افسوس که نداشتن برنامه و خلاقیت توسط مدیران فرهنگی ما اکنون کار را به جایی رساند که در این شرایط و نبرد اقتصادی , روزانه حجم عظیم درآمد ارزی کشور صرف واردات قانونی و غیرقانونی لوازم آرایشی می شود که در مسیر توسعه کشور هیچ تاثیری ندارد و اتفاقاً تبدیل به عاملی بازدارنده در اقتصاد و فرهنگ می شود.

جا دارد متولیان امر با بهره گیری از ظرفیت نخبگان فرهنگی, برای این معضلات بزرگ جامعه ایرانی اسلامی راهی بیابند و با کنار گذاشتن طرح ها و برنامه های کهنه و فرسوده که دستاوردی جز دامن زدن به وضعیت موجود ندارد, از روش های نوین جهت احیاء و ترویج مسائل انسانی و فرهنگی در جامعه بهره ببرند.

محمد مبرا – فعال حوزه رسانه و جوانان