شرق پرس : در سال پیش رو که مزین بنام جهش تولید شده است، قطعا نظام فرهنگی کشور نیز همچون سایر بخشهای کشور دارای نقشی مهم و کلیدی است که بی توجهی بدان میتواند باعث ایجاد خسران و ضرر قابل توجهی شود.
تجارب نشان داده است که هر کشوری که از حیث مسایل تولیدی رشد کرده است قطعا همسو و همراه با آن بخش فرهنگی آن کشور نیز تغییرات مهم و عدیدهای را به خود دیده است و تغییرات مهمی در این بخش نیز به فراخور صورت پذیرفته است.
از اینرو در سطور پیش رو نگارنده به ارایه الزامات نظام فرهنگی کشور در سال پرداخته و راهکارها و پیشنهاداتی را برای استفاده مسوولان ارایه میدهد. باشد که مورد توجه قرار گیرد:
۱. یکی از مشکلات مهم عرصه فرهنگی کشور، عدم تعامل و ارتباط مناسب و سازنده سازمانهای فرهنگی کشور با یکدیگر است. نبود چنین تعاملی، ضمن هدر دادن خیلی از فرصتهای مهم جهت رشد و توسعه فرهنگی کشور، بسیار از بودجههای فرهنگی مملکت را نیز هدر داده است؛ لذا در این خصوص پیشنهاد میشود که:
- با تشکیل کمیتهای مشترک میان مجلس و دولت نسبت به ادغام برخی از سازمانهای فرهنگی موازی کار در یک بازه زمانی مشخص اقدام گردد.
- برگزاری نشستهای فصلی، ماهانه بین متولیان سازمانهای مختلف فرهنگی کشور برای هسموسازی و همراستا سازی وضعیت فرهنگی کشور برای مقابله با تهدیدات بیرونی مورد نظر مسوولان امر قرار گیرد.
- از نخبگان دانشگاهی متخصص در حوزه فرهنگ جهت آسیب شناسی مشکلات و موانع ایجاد ارتباط بین سازمانهای فرهنگی کشور و جزیرهای عمل نکردن آنها استفاده بهینه گردد.
۲. با اینکه فرهنگ و هنر به مدد تاثیرگذاری کوتاه و بلند مدت خود توان تاثیرگذاری بالایی در سطح جامعه دارند و از اینرو میتوانند منابعی مناسب برای ایجاد اشتغال پایدار به شمار آیند، اما عدم توجه به این حوزه جهت اشتغالزایی فرصتهای مهمی را در سالهای پیش به تباهی کشانده است که بایستی برای تغییر رویکرد در این حوزه طرحی نو در انداخت؛ لذا پیشنهاد میگردد:
- بانک اطلاعاتی جامعی از کارآفرینان و صاحبان مشاغل عرصه فرهنگ و هنر برای رصد وضعیت فعلی شرکتهای فعال در این حوزه از حیث منابع انسانی، مالی و. جهت برنامه ریزیهای آتی ایجاد گردد.
- وضعیت اشتغال موجود در حوزه فرهنگ و هنر و پیش بینی نیروی مورد نیاز تا ۵ سال آینده و تطابق سازی ظرفیت جذب و پذیرش دانشجو مطابق با نیرو و تخصصهای مورد نیاز در سالهای آتی توسط کارگروهی متشکل از دولت و دانشگاه صورت پذیرد.
- حمایت مادی و معنوی دولت از کلیه استارت آپهای حوزههای فرهنگی و هنری و ایجاد پارکهای فرهنگ و هنر برای تجمیع شرکتهای نوظهور در این حوزه در دستور کار قرار گیرد.
۳. سازمانهای فرهنگی و هنری زمانی که به صورت مستقیم زیر نظر حکومت باشند با مشکلات و موانعی مواجه میشوند که قدرت رقابت را با بخش خصوصی از دست میدهند چرا که بخش خصوصی به کیفیت و هزینه کار نگاه میکند نه ملاحظات سیاسی. برای حل این مهم پیشنهاد میشود که:
- استفاده از توان و ظرفیت نخبگان هنری و فرهنگی کشور برای تعیین متولیان سازمانهای فرهنگی کشور مدنظر مسوولان قرار گیرد.
- ایجاد زیرساختها و مراقبت از آنها به مدد سیاست گذاریها و جهت گیریهای مطابق با منافع ملی توسط دولت بجای دخالت مستقیم، در دستور کار قرار گیرد.
۴. بسیاری از فعالان اقتصادی و هنری در طول تاریخ به این نتیجه رسیدهاند که توسعه هنر و گسترش فعالیتهای هنری با دو مقوله مهم و اساسی صنعت فرهنگی و اقتصاد هنر گره خورده است. با اینکه مساله اقتصاد هنر در بسیاری از حوزههای هنری همچون آثار نمایشی و موسیقی به پویایی خوبی دست پیدا کرده است. اما به گواه آمار و ارقام سایر حوزههای هنر در مهجوریت عجیبی به سر میبرند که ضرورت برنامهریزی جدی برای گستراندن اقتصاد هنر را بیش از پیش حایز اهمیت میسازد. پیشنهاد میشود که:
- طراحی و تکمیل کلیه ظرفیتها و پتانسیلهای درآمدزایی در اقتصاد هنر متناسب با شرایط هر منطقه از کشور مدنظر قرار گیرد.
- استفاده از تجارب ارزنده و توان متخصصین کشورهای پیشرو در اقتصاد هنر
- تشکیل کارگروهی با دعوت از هنرمندان زبده کلیه رشتههای هنری، اساتید، مدرسان زبده دانشگاهی و مدیران هنری کشور برای احصای نقاط ضعف، قوت و فرصت و تهدید در جهت طرح ریزی برنامه استراتژیک.
۵. با عنایت به آمار عضویت چند ده میلیونی کاربران ایرانی در انواع شبکههای اجتماعی و توجه به برنامههای تهاجمی که از طریق این شبکهها ایجاد میشود، این مهم نه تنها شرایط را برای انجام هرگونه کار فرهنگی بسیار دشوار کرده بلکه امنیت روانی جامعه را نیز دستخوش مخاطرات جدی قرار داده است و لذا از منظر فرهنگی ضرورت توجه به این شبکهها بیش از پیش احساس میگردد. از اینرو پیشنهاد میشود موارد زیر مدنظر مسوولان مربوطه قرار گیرد:
- اجبار گذارندن دروس مرتبط با آشنایی با فضای مجازی و سواد رسانهای در سطح دانشگاههای کشور برای کلیه رشتهها و گرایشها
- حمایت از راه اندازی اینترنت ملی، شبکههای اجتماعی داخلی و نظارت جدی بر آنها
- ارتقای سطح و میزان محکومیت، جرایم نقدی و غیر نقدی و سایر اعمال تنبیهی برای برخورد جدی بازدارنده با و فعالان و مروجان ولنگاری فرهنگی در فضای مجازی.
۶. در زمانهای که دنیای غرب با تمام امکانات و در اوج جذابیت الگوهای خود را به بهترینِ شیوهها در اختیار جوان ایرانی قرار میدهد، اما سازمانهای عریض و طویل فرهنگی کشور در خواب طولانی بسر برده و حتی گاها به جای اینکه الگوی متناسب و همخوان با فرهنگ ایرانی-اسلامی ما معرفی کنند بیشتر در جهت منافع غرب عمل کردهاند. برای حل این معضل مهم پیشنهاد میشود:
- از ظرفیت رسانه ملی برای برنامه سازی و معرفی و ترویج جوانان موفق حوزههای علمی، فرهنگی و هنری که مطابق با شاخصهای سبک زندگی ایرانی اسلامی زندگی و زیست کرده اند، استفاده بهینه
- تصویب و ارایه قانون حمایت از معرفی و الگوسازی جوانان موفق و اخلاقگرا در عرصههای مختلف با توجه به کلیه امکانات تبلیغاتی نظام (از بیلبوردهای شهری گرفته تا رسانههای دیداری و شنیداری و…) مدنظر قرار گیرد.
- برگزاری مراسم تجلیل از جوانان موفق در بازههای زمانی ماهیانه، فصلی و سالیانه (برای نمونه انتخاب جوان موفق و اخلاقمدار ایرانی در دو بخش آقایان و بانوان به عنوان جوان سال کشور) و همچنین الزام کلیه مطبوعات کشور به معرفی جوانان موفق در یکی از ستونها یا صفحات روزنامه و نشریات خود نیز میتواند از دیگر پیشنهاد مطروحه برای حل معضل الگوسازی در کشور برای ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی باشد.