شرق پرس – سیدمحسن رجبیان : مسئله حضور زنان در عرصههای عمومی و مشارکت آنان در ابعاد مختلف جامعه همیشه موردبحث بوده است و نظرات موافق و مخالف، افراطی و تفریطی، میانه و … در این مورد وجود داشته است.
برخی اعتقاد به مشارکت بیقیدوشرط زنان در جمیع ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … دارند و برخی دیگر بر این عقیدهاند که زنان بایست تا زمان ازدواج در خانه پدری و پس از آن در خانه همسر به وظایف خانهداری بپردازند و فعالیتهای کلان جامعه را به مردان بسپارند.
هر دسته نیز دلایل به ظاهر منطقی خود را دارند؛ اما باید پذیرفت که علیرغم تفاوتهای اساسی بین زنان و مردان در ابعاد مختلف جسمی، احساسی، نگرشی و … اگر از این تفاوتها به درستی و با توجه به ویژگیهای خاص بهرهبرداری گردد، میتوان شاهد جامعهای متعادل بود که توسعه و پیشرفت آن در آرامش و با کیفیت بالا به انجام میرسد.
در سالهای اخیر زنان با تلاش و کوشش فراوان هم از لحاظ تحصیلی و هم فعالیتهای اجتماعی که سد حضور مردان و جلوگیری از ورود زنان کمتر وجود داشته است، به درجهای از خودباوری و اعتمادبهنفس رسیدهاند که شانهبهشانه مردان حرکت میکنند و در این رقابت حتی گاهی از آنان پیشی گرفتند.
تفاوت نگرش و زاویه دید زنان به مسائل و موضوعات و دقت و ریزبینی ضرورت حضور آنان در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری را نشان میدهد. جامعه بهعنوان یک نظام اجتماعی از نهادهای مختلفی تشکیل شده است که کوچکترین و ابتداییترین آن خانواده است. همان طور که خانواده «تک والد» دچار معضلات و مشکلاتی است که ضرر آن به جامعه نیز تسری مییابد، کل نظام جامعه هم با حضور تنها یک بخش از آن (مردان) بر همین روال خواهد بود. از آنجایی که مشکلات و معضلات جامعه به همان اندازه که به مردان مربوط میشود به زنان نیز ارتباط دارد؛ تصمیماتی که برای اداره، رفع مشکلات و توسعه و تعالی آن گرفته میشود هم باید با حضور و همفکری هر دو «جنس» باشد.
نگارنده به جد اعتقاد دارد که نگاه جنسیتی به مسائل جامعه و جداکردن بیش از حد مردان و زنان درهرصورت افتادن از یک سوی بام را به دنبال دارد و چاره کار نه تبعیض مثبت و نه جبههگیری این جنس و آن جنس است. نگاههای زنسالارانه یا مردسالارانه ریشه اصلی مشکلات امروز جامعه است. هرچند بسیار سخت است و فرهنگ به راحتی و در زمان کوتاه قابل تغییر نیست اما میتوان با نگاهی انسانمحورانه و نگرشی متوازن به این مسئله پرداخت تا اولین گام برای برچیده شدن آن از جامعه برداشته شود. منظور از نگرش انسانمحورانه البته معنی اومانیستی آن نیست بلکه اقتدا به تعالیم ملی و مذهبی و احترام متقابل مدنظر است.
از سوی دیگر با توجه به ایفای نقش مادری و محوریت خانه و خانواده توسط زنان، موضوعات اجتماعی به زنان بیشتر ارتباط پیدا میکند. در این مسیر البته همراهی و همکاری مردان بهخصوص آنهایی که مناصب قدرت را در دست دارند در حضور پررنگتر زنان در مراکز مدیریتی ارشد نقش بسزایی دارد و عاملی در جهت پیشگیری از تداوم حذف زنان از حضور در این مراکز، خودمحوری و انحصارطلبی و عدم رشدیافتگی است.
زنان و مردان تحصیلکرده، کاردان و توانمند سرمایههای ملی هستند. امروز زنان که در فراگیری علم و تخصص گوی سبقت را از مردان ربودهاند، آماده پذیرش مسئولیتهای مهم جامعه هستند و توان مدیریتی آنان در قالبهای مختلف اجرایی، راهبردی یا استراتژیک، بهانهای برای دورنگه داشتن آنان از راهیابی به مراکز تصمیمگیری و بهخصوص نظارتی باقی نمیگذارد.
یکی از مهمترین اتفاقاتی که میتواند به طرح نام و نقش زنان و سهیم دانستن آنان در سیاست کمک کند، انتخابات است. برگزاری دوازده انتخابات ریاستجمهوری، یازده دوره مجلس شورای اسلامی، پنج انتخابات خبرگان رهبری و پنج دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، تجربههایی بس گرانبها برای جامعه به همراه داشته است. نزدیکترین و رقابتیترین این انتخابات برای زنان، شوراهای اسلامی شهر و روستا هستند که هر دوره درصد شرکت زنان در آن بیشازپیش بوده و این نشان از بلوغ و رشد بانوان و مطالبهگری فزاینده آنان در طول سالها بوده است. با حرفهایتر شدن فعالیتهای شوراهای اسلامی و پشت سر گذاشتن آزمون و خطاهای بسیار، امروز فرصت مغتنمی است تا با ترکیبی از نیروهای جوان و باتجربه و زنان و مردان قدرتمند با تخصصهای مختلف، آغازگر راهی باشیم تا جامعه شهری آیندهای درخشان را شاهد باشد.
- نویسنده : سیدمحسن رجبیان