این سریال که در دورههای قبلی خود با استقبال فوقالعاده مخاطبان مواجه شده است، در هر مجموعه، به بازنمایی و نقد ناهنجاریهای رفتایِ فردی و اجتماعی خانوادههای ایرانی میپردازد که در نگاه اول به شدت معمولی مینمایند و همین مسئله هم باعث شده نام نقش اصلی این سریال به شکلی استعاری نقی معمولی گذاشته شود.
در سه قسمت اول از سری جدید سریال پایتخت اینطور به نظر میرسد که پدیده حضور، فعالیت و مشارکت زنان در جامعه دغدغهای است که تیم نویسنده و کارگردان مجموعه آن را با ظرافت خاصی دنبال میکنند. شروع داستان با مرگ چوچان همسر ارسطو در نظر اول اینطور القا میکند که پایتخت قصد دارد سیر دنبالهدار بودن خود را به مخاطب القا کند اما این مسئله با ظرافت خاصی به انتخابات شورای شهر و برنده شدن هما، همسر نقی معمولی، با بازی درخشان و باورپذیر ریما رامینفر، مرتبط میشود تا شکل اصلی داستان به جهت بازنمایی جایگاه زن در مشارکتهای اجتماعی به عنوان محور اصلی این سریال قرار بگیرد.
در جایی که محسن تنابنده در نقش نقی معمولی، هیچ امیدی به پیروزی همسرش در انتخابات ندارد و حتی شرطی کودکانه را در صورت پیروزی همسرش میپذیرد؛ هما، همسر نقی معمولی به عنوان اولین زن عضو شورای شهر پیروز انتخابات میشود. بیماری و اضطراب همسر نقی معمولی در این بین، گویی استعارهای از دگرگونی در بازتعریف نقش اجتماعی است که او در جریان پیروزیاش در انتخابات تحمل میکند. انگار قرار است در کشمکش درونی هما و اضطرابی که از پذیرفته شدن و باور تواناییهایش دارد، زنان بزرگی را به یاد بیاوریم که در تعصبها و خفقانها فراموش شدند، بد فهمیده شدند و در جایگاهی که شایسته آن بودند قرار نگرفتند. این حس، هم تجربهای حمایتگر است و هم یک چالش که به شکلی متوالی در ذهن هما شکل می گیرد و چنان او را درگیر میکند که کار به بیمارستان و تزریق آرامبخش میرسد.
یکی از هنرمندانهترین بخشهای این سریال در قسمت جدید، بیان خردهفرهنگهای هنوز موجود با زبانی استعاری و کنایهآلود است. در قسمت سوم چهارمین مجموعه پایتخت، میبینیم هما برای رفتن به شورای شهر حتی حاضر است با کفشهای نقی معمولی که کفشهایی مردانه است حرکت کند، گویی هنوز به قدمهای خودش و به راهی که میرود ایمان ندارد و در تردید است که میتواند از پس نقشهایی که عمدتا مردان آن را در اختیار دارند بربیاید یا نه، چرا که پاهایش برای رفتن سالهاست یخ بستهاند و فریز شدهاند؛ طوری که با تشبیه و طنز نشان داده میشود کفشهای هما توسط پدر نقی که هوش و حواس درستی ندارد و دچار کهولت و فراموشکاری است، در فریزر گذاشته شده است.
ظرافتهایی که در بازنمایی نقش زن در خانه و اجتماع به تصویر کشیده میشود بسیار هوشمندانه و استعاری شکل میگیرد. در این خانواده، حتی پس از پذیرفتن مسئولیت اجتماعی، اصلیترین مسئولیتهای خانه و تربیت فرزندان بر عهده زن است به طوری که این موضوع در دیالوگی که نقی در اولین روز کاری همسرش رو به دختران دوقولیش میگوید به خوبی دیده میشود: «از این به بعد من هم پدر شمام هم مادر شما؛ اما عمده کارهاتون با عمهس!»
نقد بجای مردسالاری در خانوادههای ایرانی نکتهای است که در این سریال به خوبی به تصویر کشیده شده است. در جایی که زن به دنبال اهداف اجتماعی خود وارد جامعه میشود، مردان همچنان به دنبال حاشیهسازیهایی هستند که به نظر کودکانه میآید اما به عنوان سدی در برابر فعالیت زن در جامعه قرار میگیرد.
یکی از نگاههای بسیار دقیق که در این سریال به خوبی دیده میشود این است که پایتخت، ضمن نقد عدم مشارکت زنان در جامعه، مقصر را مسئولیتهای خانوادگی یا نقش مادری و همسری زن در خانواده نمیداند. در این سریال، رویکرد سنتی به زن و مسئولیتهای آن نادیده گرفته نشده و با حفظ آنها از جامعه میخواهد تا زنان را در دستیابی به مشارکتهای اجتماعی همراهی کند.
روایت پایتخت از زنی که امروز به عنوان عضوی فعال از جامعه و در اینجا عضوی از شورای شهر پذیرفته شده، روایتی صادقانه از زن ایرانی است. زنی که پس از سالها انزوا و گوشهنشینی در اجتماعی حضور پیدا میکند که گویی همواره متعلق به مردان بوده است. او در این فضا اعتماد به نفس خود را از دست میدهد، دستپاچه است و مدام برای آرام کردن خود روی کاغذ جملههای مثبت مینویسد که به او کمک کند از این میانه سربلند بیرون بیاید. هما، در زمان معارفهاش مدام جملههایی را روی کاغذ مینویسد مانند «من از هیچکس کمتر نیستم». او خود به این امر واقف است و میداند و حتی شاید تواناییاش را بالاتر از بسیاری از افراد حاضر در جمع میداند اما گویی دستهای جامعه دور گردن او فشار میآورد و بغض راه گلویش را میبندد برای این که بگوید: من یکی مثل شما هستم.
با توجه به تیم حرفهای و نگاه نویسندگان این مجموعه و همچنین تجربه و هنرمندی که از سیروس مقدم، کارگردان این مجموعه سراغ داریم، امید میرود در ادامه، این سریال با نگاه طنازانه خود مشارکت زنان در جامعه را که امروز نیاز به تعریفی ایرانی و راهکارهایی بومی در جهت متعادل کردن نگاه اجتماعی به زنان برای احقاق حقشان دارد دنبال کند و با نشان دادن درست و بدون غرض ضعفها و قوتهای موجود در این زمینه، راهی تازه را پیش روی افراد جامعه و همچنین مسئولین سیاستگذار قرار دهد تا با نگاه لیاقتمحور به افراد جامعه نگاه کنند نه با منظری صرفا جنسی.