با گسترش روز افزون ابزارهای ارتباط جمعی ، مرزها معنای همیشگی خود را از دست داده اند و رسانه ها علی رغم همه ی خدمتی که به بشر کرده اند از طرفی کمر به فرسایش و نابودی خرده فرهنگها و حتی فرهنگها بسته اند.

 

بحران هویت جوانان را جدی بگیریم

شرق پرس: با گسترش روز افزون ابزارهای ارتباط جمعی ، مرزها معنای همیشگی خود را از دست داده اند و رسانه ها علی رغم همه ی خدمتی که به بشر کرده اند از طرفی کمر به فرسایش و نابودی خرده فرهنگها و حتی فرهنگها  بسته اند.

 

 

 جای بسی خوشبختی است که هویت ایرانی و اسلامی ما همراه با آرمان گرایی، حق جویی، عدالت طلبی، حجب و حیا و مسائل انسانی پایه ریزی شده است. اما تاسف آنکه آنقدر که لازم بود در دفاع از این هویت اصیل خود جدی نبودیم، تا آنجا که باید بپذیریم  با وجود غنی بودن، در جنگ فرهنگی سنگر به سنگر عقب می نشینیم.  

 

 

همانطور که می دانیم در گذشته دو برخورد بزرگ فرهنگی در ایران بوجود آمده بود:

 

۱-    برخورد ایران با اسلام که همراه با سازگاری و پذیرش بود (بخاطر تاثیر هویت اصیل ایرانی).

۲-    برخورد با غرب که با پذیرش و سازگاری همراه نبود و نیست( بخاطر تضادهایی  که با هویت اصیل ایرانی دارد).

 

در این بین کم نبودند بزرگانی که از سالها پیش، خطر را احساس کرده بودند و با راهنمایی ها و نصایح خود هشدارهای لازم را به متولیان عرصه فرهنگ  متذکر می شدند.  حال تا چه اندازه مسئله را جدی گرفتیم با نگاهی به وضعیت فرهنگی جامعه و میزان گرایش و علاقه جوانان به فرهنگ و هویت بومی براحتی قابل سنجش است.

 

اگر نخبگان فرهنگی کشور نتوانند افسار تکنولوژی را بدست گیرند و با برنامه ریزی دقیق، هم استفاده های مثبت از تکنولوژی را به جوانان آموزش دهند و هم از خطرات احتمالی مطلع شان سازند نباید توقع داشت جوانان ما براحتی مسیر درست هویتی خویش را تشخیص دهند. 

 

همانگونه که می دانیم، هرگاه جامعه از تامین نیازهای اصیل خود غافل باشد یعنی در ورطه بحران هویتی قرار گرفته است. با توجه به آنچه در مورد رسانه ها گفته شد، منابع دریافت هویت برای جوانان روز به روز در حال گسترش یافتن است و اگر نتوانیم ابزارهای جذابی  برای ارائه فرهنگ ایرانی و اسلامی ارائه دهیم باید منتظر باشیم تا روز های ناگوارتری را در جامعه و اللخصوص جوانان  شاهد باشیم.

 

ادعای جنگ فرهنگی در جوامع بین الملل یک بزرگنمایی یا قلو رسانه ای نیست بلکه مسئله نبرد و درگیری و نفوذ فرهنگی در حال تبدیل شدن به یک واقعیت غیر قابل انکار است.  شاید اگر وقتی مقام معظم رهبری سالها پیش مسئله تهاجم فرهنگی را مطرح کرده بودند، اقدامات متولیان فرهنگی فقط در حد بخشنامه و همایش و کارکردهای سطحی نبود ، الان نسلهای نو برای  پیدا کردن راه صحیح هویتی که به آن تعلق دارند  اینگونه احساس سردرگمی نمی کردند.

 

نا گفته نماند تنها ما نیستیم که نگران بحران هویت در جامعه و در نزد جوانان هستیم بلکه کشورهایی نظیر ژاپن، چین، کره در جنوب شرق آسیا و هند ، ترکیه، کشورهای عربی، برخی کشورهای آفریقایی و حتی کشورهای اروپای شرقی و… زنگهای خطر را سالهاست که به صدا درآورده اند و بحران هویت جوانان شان، تبدیل به مسئله اصلی بزرگان و نخبگان فرهنگی این کشورها شده است.

 

 

 آنها در این سالها  با تولید محصولات فرهنگی مانند فیلم، سریال،  گیم، کتاب، اسباب بازی … نه تنها  فرهنگ بومی و اصیل خود را بصورت هدفمند در بین نسل نو ترویج داده اند  بلکه در پی تبلیغ و صدور آن در بین کشورهای دیگر نیز  برآمدند.(ساخت و انتشار فراگیر کارتون و سریالهای ژاپنی، کره ای، چینی، هندی،  از این دست فعالیتها بوده است)

 

 

بپذیریم غافل بودن توامان مسئولین در کنار غفلت خانواده ها که نقش مهم تر از جامعه در مسئله هویت جوانان دارند در این سالها خسارت های جبران ناپذیری به فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی وارد کرده که جبران این خسارات با برنامه ریزی مدون و دقیق و برخورد نرم و فرهنگی امکان پذیر است نه اینکه با برخورد های قهرآمیز و خشن سبب هرچه دور تر شدن جوانان از مسیر هویت اصلی خویش شویم.