وصیتنامه آیت الله هاشمی رفسنجانی یک سند مهم در تاریخ معاصر کشور به حساب میآید. این سند مهم اکنون معلوم نیست کجا و در دست چه کسی است
شرق پرس: هنوز نتوانستهایم وصیتنامه اصلی ایشان را که خبر داریم نوشته و در جایی گذاشته بود، پیدا کنیم.” این را یاسر هاشمی در مورد وصیتنامه پدر میگوید. پدری که از اثرگذارترین چهرههای جمهوری اسلامی ایران بوده و حتما خودش نیز به اندازه دیگران میدانسته وصیتنامه اش چقدر مورد توجه قرار خواهد گرفت. اما وصیتنامهای در کار نیست. حداقل هنوز و در حالی که کمتر از یک ماه به سالگرد درگذشت او باقی است، پیدا نشده است. اعضای خانواده نیز اطلاع دقیقی ندارند. گذشت یازده ماه و پیدا نشدن وصیتنامه حتی بیپرواترین اعضای خانواده یعنی دخترها را نیز محافظهکار کرده است. آنقدر که فائزه همه حرفهایش در مورد فوت پدر و وصیتنامه او را با قید «قطعی نمیگویم» بیان کند. مادر خانواده که در سالهای اخیر هر بار اظهارنظر کرده جنجالآفرین بوده نیز در این مورد سکوت کرده است. مهدی در زندان است و یاسر تازگیها در این باره سخن میگوید. نمونهاش همین مصاحبه اخیر با ایسنا که در آن وجود وصیتنامه را تایید کرده است. محسن که حالا رییس شورای شهر تهران است و به گفته علیزادهطباطبایی، وکیل خانواده مناسبتترین فرد برای اظهارنظر در این باره است، باز هم با احتیاط حرف میزند. او در پاسخ به «اعتماد» اصرار میکند که موضوع را از خود یاسر بپرسید. همچنین معتقد است که احتمالا سوءتفاهمی در کار است و برادرش نیز منظورش وجود وصیتنامه جدید و گم شدن آن نبوده است.
اعتماد نوشت؛ سوال اینجا است که اگر وصیتنامهای نوشته شده باشد، غیر از خانه کجا میتوانست باشد. بطور معمول افراد وصیتنامه خود را به دست وکیل یا فرد امینی به امانت میگذارند تا بعد از مرگ و زمانی که داغ خانواده کمی سرد شد، برایشان بخواند. چنین فردی در زندگی آیتالله هاشمی نبوده است؟! فردی که قادر باشد پیش از پلمب دفتر «حاجآقا» در مجمع اسناد و مدارک او را به دست اهلش برساند؟ به نظر نمیرسد که پیدا کردن چنین فردی در زندگی مرحوم هاشمی کار سختی باشد. هر آشنای قدیمی که در قلب او جا داشته باشد میتواند چنین مسوولیتی را به عهده گرفته باشد.
شاید خانواده هاشمی یا نزدیکان دیگر او بتوانند فهرستی از افراد با این مختصات تهیه کنند، اما وصیتنامه پیش هیچکدام نیست. همین موضوع نیز ثابت میکند که وصیتنامه گم شده است زیرا اصلا منطقی نیست اگر تصور کنیم مرحوم هاشمی وصیتنامه خود را جایی گذاشته یا به فردی داده باشد که اینقدر از ذهن خانواده و نزدیکان هاشمی دور باشد. از خانواده و نزدیکان که بگذریم، به جستوجوهای نهادهای حاکمیتی میرسیم. مگر میشود که آنها از پس پیدا کردن یک وصیتنامه برنیایند؟! اصلا اگر قرار بود محل وصیتنامه اینقدر محرمانه باشد که پیدا نشود، چرا نوشته شد؟!
احتمالا گم شدن هیچ وصیتنامه دیگری اینقدر جاروجنجال به پا نمیکند. چراکه هیچکس آیتالله هاشمی نیست. نقش و جایگاه او در تاریخ جمهوری اسلامی سبب میشود که همه بخواهند بدانند در سالها و شاید ماههای آخر عمر خود به چه فکر میکرده و نگران چه مسائلی بوده است. این وصیتنامه قطعا سیاسی است و سیر تغییرات آیتالله هاشمی بر اهمیت آن میافزاید.
وصیتنامه او در حقیقت فصل آخر از کتاب خاطراتش است و یک سند مهم در تاریخ معاصر کشور به حساب میآید. این سند مهم اکنون معلوم نیست کجا و در دست چه کسی است. خانواده هاشمی از فاطمه که بیپروا سخن میگوید گرفته تا محسن که به گفته علیزادهطباطبایی صلاح نمیداند هر حرفی بزند، هر یک به نحوی تایید میکنند که وصیتنامهای در کار است و مشتاقند بدانند در آن چند برگ چه نوشته شده است. این وصیتنامه حتی اگر پر رمز و راز و حاوی اسرار مهم نظام هم نبوده باشد اکنون با گمشدن یا پیدا نشدن خود، اهمیتی دوچندان یافته است.
https://sharghpress.com/?p=73513