شرق پرس: در پی انتشار یادداشت “هفت درس بزرگ امارات” ، در سایت عصرایران ، روزنامه کیهان در مطلبی، بر علیه این نوشته اعتراض کرد و با انتشار مطلبی با عنوان“رپرتاژ آگهی سایت ایرانی برای شیخنشین امارات” این نوشته را به نقد کشید .
عصر ایران نیز با انتشار متن کیهان به انتقاد از نوشته های این روزنامه پرداخت. در ادامه ابتدا انتقاد کیهان به عصر ایران و در پس از آن پاسخ سایت خبری تحلیلی عصر ایران به روزنامه کیهان را می خوانید:
رپرتاژ آگهی سایت ایرانی برای شیخنشین امارات
« یک سایت خبری ایرانی، در مقالهای با افراط در تعریف و تمجید از عملکرد حاکمان دبی،رمز توسعه کشور را الگوبرداری از حاکمان این شیخنشین و اجرای سیاست تساهل و تسامح معرفی کرده است.
سایت خبری تحلیلی «عصر ایران» که تمایل زیادی به معرفی خود در جبهه اصولگرایی دارد در اقدامی بیسابقه، به بهانه سالروز استقلال کشور امارات، عملکرد حاکمان این کشور را الگویی تمام عیار برای کشورهای دیگر معرفی کرده است. این سایت خبری در یادداشتی با عنوان «هفت درس بزرگ از امارات» مینویسد: پر بیراه نیست که به مردم امارات و حاکمان دوراندیش آن لقب کیمیاگر داد!
نویسنده یادداشت فوق مینویسد:گردشگران سراسر جهان بیهیچ واهمهای راهی این کشور و مشخصا دبی میشوند تا در جایی که هیچ کس درباره مذهب و ملیتشان نمیپرسد و سلیقهای برایشان تحمیل نمیکند، مورد احترام واقع شوند و این تساهل با خارجیها به یک فرهنگ نهادینه شده در این کشور تبدیل شده است.
این سایت خبری در بخش دیگری از این یادداشت، از قول یکی از حاکمان امارات مینویسد: شیخ محمد میگوید: میان دین و مدرنیسم و یا میان دینمان و آنچه تمدن سالم ارائه میکند، هیچ نوع تناقضی نمیبینیم. از این رو هرگز برای دنیایمان از دینمان هزینه نمیکنیم زیرا در این صورت هم دینمان را از دست خواهیم داد و هم دنیایمان را!
«عصر ایران» در ادامه به صورت ضمنی هشدار داده است که اگر سیاستهای امارات، منجمله سیاست تساهل و تسامح با جهان را در پیش نگیریم به عبرتی برای دیگر کشورها تبدیل خواهیم شد.
رپرتاژ آگهی این سایت خبری برای حاکمان شیخنشین امارات در حالی است که این کشور و علیالخصوص شهر دبی، وجه قالب سرمایهداری و استثمار مدرن توسط کشورهای غربی میباشد. در حال حاضر این شهر عربی به آزمایشگاهی برای پیمانکاران اروپایی و آمریکایی و معماران غربی بدل شده است.
این گروه با طرحهای بلندپروازانه خود که هیچ تناسبی با نیازهای اساسی شهر در حوزه ساخت و ساز و محیط زیست ندارد، تنها به افزونطلبی و رویاهای کودکانه شیوخ عرب پاسخ میدهد. در حقیقت نظام سرمایهداری غرب، با کنار هم قرار دادن دلارهای نفتی و آمال و آرزوهای این شیوخ به چنین پاسخی برای اهداف خود رسیده است و سرمایه موجود به سمت سودجویی نامحدود و نامشروط در حرکت است و چیزی آن را محدود نمیکند و این همان ویژگی بارز نظام سرمایهداری است، یک رابطه استثماری و ابزاری.
کشورهایی مانند امارات متحده عربی که برای هویتسازی به چنین رویکردی چنگ انداختهاند همچنان سرگردان و بیهویت باقی خواهند ماند. یک روز به فکر جعل هویت میافتند و بادگیر ایرانی را به نام خود میکنند. روزی دیگر، خرسند میشوند که انگلیس برایشان برج دبی را ساخته است و خلاصه چنان دچار تغییر میشوند که به جای نمادسازی و هویتسازی همچون یک شهر بازی مضحک به عنوان تجربهای بیبنیان و سرگردان در چشم جهانیان معرفی میشوند. »
بیدار شویم!
۱ – از نویسنده محترم روزنامه کیهان به خاطر این که تلاش کرده است مطلب عصرایران را نقد کند، سپاسگزاریم. امیدواریم همان گونه که کیهان فضا برای نقد آزادانه همه چیز و همه کس را دارد، بقیه مردم و رسانه ها نیز از اعمال حق مشابهی برخوردار باشند.
۲ – نویسنده کیهان، در تیتر خود از تعبیر “رپرتاژ آگهی” استفاده و عصرایران را متهم به نشر رپرتاژ آگهی برای امارات کرده است!
صد البته واضح است که معنای رپرتاژ آگهی این است که رسانه در قبال پولی که می گیرد، خبری را منتشر می کند. قطعاً کیهان طبق معمول، منابع اطلاعاتی بسیار خاصی دارد که پول گرفتن عصرایران از امارات متحده عربی را کشف کرده است و لابد اسنادش هم موجود است! فقط مشکل اینجاست که پولی به عصرایران پرداخت نشده است و لذا اگر دوستان کیهانی، خبری از پرداخت پول دارند، لااقل بروند و خودشان وصولش کنند که حیف نشود!
اما فارغ از این اتهام مضحک و پوچ، مگر نه این است که استفاده از تجربیات دیگران، توصیه دینی است و پیامبر اسلام(ص) توصیه فرموده اند که اگر در چین هم مطلبی برای یادگیری وجود داشت، بدانجا بروید و یاد بگیرید.
راستی زمانی که آقای غلامعلی حداد عادل، رئیس مجلس هفتم، با تمجید از ژاپن وعده داد که مجلس هفتمی ها ایران را “ژاپن اسلامی” خواهند کرد، ایشان هم در کار رپرتاژ آگهی برای ژاپنی ها بودند؟
به راستی تا کی می خواهیم در پیله توهمات خود ساخته فرو برویم و هر کس که پیشرفت داشت را به هزار انگ بنوازیم و اگر کسی هم پیدا شد و گفت بیایید از دیگران هم دو کلمه یاد بگیریم، متهم به رپرتاژ اگهی شود؟!
امیدواریم روزی برسد که روزنامه کیهان به رسانه ای منزه از تهمت و افترا تبدیل شود و جایگاهی که پیشتر داشت را مجدداً به دست بیاورد.
۳ – نوشته است که عصرایران، رمز توسعه کشور را الگوبرداری از حاکمان این شیخنشین و اجرای سیاست تساهل و تسامح معرفی کرده است.
این برداشت نویسنده کیهان است و ایرادی هم ندارد اما ایشان می توانست بگوید که برداشت خودش این چنین است نه این که آن را به عصرایران نسبت دهد.
الگو برداری محض از امارات و هر کشور دیگری ، راهگشای هیچ کشوری نیست ولی همان گونه که در مطلب “هفت درس بزرگ امارات” نوشتیم، باید از دیگران درس بگیریم. حال اگر برخی ها دوست ندارند درس یاد بگیرند، مشکل خودشان است و البته وقتی بر مسندی می نشینند، مشکل مردم نیز می شود.
۴ – نوشته: “سایت خبری تحلیلی «عصر ایران» که تمایل زیادی به معرفی خود در جبهه اصولگرایی دارد”.
در پاسخ تصریح می داریم که عصرایران، نه تمایلی دارد به این که خود را در جبهه اصولگرایی معرفی کند، نه می خواهد سایت متعلق به جبهه اصلاحات باشد و نه حتی داعیه حضور در طیف اعتدالیون حاکم را دارد.
ما بارها گفته ایم و نوشته ایم و سعی کرده ایم در عمل هم ثابت کنیم که نه رسانه جناح ها و گروه ها که رسانه مردم هستیم. تحریریه عصرایران، نه عضو هیچ حزبی هستند، نه سمت دولتی و حکومتی دارند و نه داعیه دار و آرزومند این جایگاه ها هستند. ما تنها روزنامه نگارانی از بین مردم هستیم و همین افتخار ما را بس.
داعیه داری اصولگرایی و اصلاح طلبی و اعتدالگرایی هم بماند برای کسانی که این ها را دکان خود کرده اند و از آن نان می خورند. همه اش مال خودتان!
۵ – ای کاش همان گونه که ما ، متن کامل مطلب کیهان را منتشر و سپس آن را نقد کردیم، کیهان هم این قدر حریت داشت که مطلب عصرایران را به طور کامل منتشر کند. ولی صد حیف که بریدن بخش هایی از مطلب و سپس نسبت دادن برداشت های شخصی به کل مطلب و بعد، منکوب سازی آن ، رویه دیرینه روزنامه کیهان شده است.
اگر واقعاً نویسنده کیهان، پاسخی به مطلب عصرایران دارد، ۷ بند نوشته را بیاورد و هر کدام را مستنداً نقد کند نه این که چند سطر را بریده بریده بیاورد و بعد، یک انشای کلیشه ای به انتهایش بچسباند و کاغذ حرام کند.
بنویسد کجای مطلب مشکل داشت؟
این که امارات و مشخصاً دوبی، منطقه ای خشک و بی رونق بود و به همت و تدبیر شیوخ دوراندیش اش، در کمتر از نیم قرن به یکی از قطب های اقتصادی تبدیل شده است، آیا مطلب درستی است یاغلط است؟
این که هر سال ، میلیون ها توریست به امارات می روند و مورد پذیرایی مردم این کشور قرار می گیرند، واقعیت است یا نه؟
این که حاکمان امارات، از توانمندی های خارجی برای آبادانی کشورشان بهترین استفاده را کرده اند، درست است یا نادرست؟
این که اماراتی ها و مخصوصاً اهالی و سران دوبی، تجارت را به عنوان منشأ درآمد ملی محترم می شمارند و اسباب آن را به درستی فراهم آورده اند، درست است یا غلط؟
این که برای توسعه کشور خودشان، تلاش و تدبیر داشته ان و ریسک های آن را به جان خریده اند تا از یک بیابان لم یزرع، یک سرزمین آباد درست کنند، درست است یا نه؟
این که به جای تمرکز بر امور جزئی و حاشیه سازی و شعار پردازی، بر امور مهم کشورشان متمرکز شده و کشورشان را ساخته اند، درست است یا نه؟
این که در توسعه کشورشان، مردم شان را مقدم بر همه چیز قرار داده و یک مردم فقیر که نیم قرن پیش، حتی برای تأمین آب آشامیدنی شان مشکل داشتند را به ثروت و رفاه و احترام رسانده اند، درست است یا نه؟
کدام یک از این مواردی که نوشتیم نادرست است؟ اگر نویسنده محترم کیهان بر این باور است که یک یا چند مورد از موارد فوق نادرست است، به طور مستند و بدون شعار گرایی و حب و بغض اعلام و اثبات کند.
بله! ما به مردم و حاکمان امارات لقب کیمیاگر داده ایم چرا که آنان آنقدر عرضه داشتند که در مدت زمانی کوتاه، از خاک خشک و بیابان خالی امارات، کشوری آباد بسازند و سرمایه داران آمریکایی ، اروپایی ، آفریقایی و آسیایی را که گزینه های متعددی برای سرمایه گذاری داشتند را به سمت خود بکشند.
آنقدر کفایت داشتند که بی آن که جاذبه های توریستی و تاریخی آن چنانی داشته باشند، سالانه میلیون ها نفر را از سراسر جهان به عنوان توریست به سمت خود جذب کنند و میلیاردها دلار پول دربیاورند. اگر کیمیاگری ، تبدیل خاک بی حاصل به دلارهای هنگفت نیست ، پس چیست؟
بسیاری از ایرانی ها ، در مذمت کشورهای عربی ، مدام از واژه دلارهای نفتی استفاده می کنند ولی واقعیت این است که دستکم درباره دوبی، دلار نفتی در کار نیست و هر چه مردم این سرزمین درمی آورند، از رهگذر برنامه ریزی های مدرن اقتصادی و جذب سرمایه های خارجی و توریسم است.
یا گفته می شود که اعراب ، فقط پول دارند و با پول از سایر کشورها خدمات و کالا می خرند و خودشان هیچ تخصصی ندارند. این سخنی است که تاریخ مصرفش تمام شده است زیرا سال هاست که کشورهای عربی و در رأس آنها امارات متحده عربی، تربیت نیروی انسانی متخصص را در دستور کار خود قرار داده اند و اکثر جوانان شان در بهترین دانشگاهای آمریکایی و اروپایی که در کشورشان نمایندگی دارند درس می خوانند یا در دانشگاه های معتبر خارجی تحصیل می کنند و اطلاعات و تخصص شان را بروز می کنند.
در مراکز درمانی اصلی امارات هم پزشکان آمریکایی و اروپایی موظف اند علاوه بر کارهای درمانی، تجربیات و تخصص های خود را به پزشکان عرب منتقل کنند.
دانش آموزان دوبی هم شهرک علمی خاص خود را دارند که در آن با مفاهیم علمی به صورتی کاملاً ملموس آشنا می شوند و … .
بنابراین ، خام اندیشی است که فکر کنیم حاکمان امارات که توانسته اند از خاک لم یزرع، تمدن جدیدی بسازند، به فکر آینده کشورشان نیستند و آن گونه که نویسنده محترم کیهان نوشته ، درگیر رؤیاهای کودکانه اند.
این که ما نتوانسته ایم – به هر دلیل – از توانمندی های خود برای رشد و توسعه کشور استفاده کنیم، دلیل نمی شود نسبت به پیشرفت های همسایگان مان ، حسادت بورزیم و موفقیت های آنان را با الفاظ توهین آمیز و تحلیل های دل خوش کُنَک، زیر سؤال ببریم. این گونه برخورد کردن، چیزی از آنها نمی کاهد ولی ما را در پیله توهمات مان بیشتر فرو می برد.
۶ – نوشته است که دوبی یک شهربازی است! فقط ننوشته است این چگونه شهربازی ئی است که بخش عمده واردات و صادرات کشور بزرگی به نام ایران بدان وابسته است؟ اگر شهر بازی است که باید حاکمان دوبی را تحسین کرد که توانسته اند از یک شهربازی سالانه حدود ۱۰ میلیارد دلار به کشوری به نام ایران که شهربازی نیست، جنس بفروشند؟! آن هم نه کالاهای خودشان که کالاهای دیگر کشورها را.
عجب شهربازی شگرفی است دوبی، که هزاران شرکت بزرگ و معتبر دنیا را در خود جای داده است، شرکت هایی که اگر روزی فقط چند تایشان به ایران بیایند ، همین کیهان تیتر خواهد زد که سرمایه های خارجی به ایران آمدند و آمریکا در تحریم هایش شکست خورد.
دوبی عجب شهربازی اعجاب آوری است که هواپیمایی امارات را دارد که یکی از سه ایرلاین معتبر دنیاست و … .
به جای مسخره کردنه دیگران ، به جای تشبیه آنها به آزمایشگاه غرب ، به جای تجاهل نسبت به پیشرفت های همسایگان، باید کمی چشم ها را باز کرد، تعصبات بی جا را کنار گذاشت، یاد باید گرفت ، باید درس آموخت و با اتکاء به توانمندی های داخلی و ارتباطات اصلاح شده جهانی، ایران را ساخت.
یادمان باشد که مسابقه توسعه، مدت های مدیدی است که در منطقه آغاز شده است و در نهایت، جام برنده را به کسی که تمام وقتش را صرف تمسخر دوندگان پیشتاز کرده، نمی دهند، جام اخلاق را هم به او نمی دهند… بیدار شویم.
عصر ایران