شرق پرس: روز گذشته دانش آموزان آموزشگاه استثنایی گلستان اسلامشهر برای دقایقی از فرط خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند و این بهترین لحظاتی بود که از نگاه آقای گل آبیها میشد به ثبت رساند. آرش برهانی قصد داشت هر طور شده دل هواداری را شاد کند. به همین دلیل از سرپرست تیم اجازه گرفت تا پیش از تمرین بعدازظهر راهی مدرسهای شود که در آن عشق به زندگی موج می زند. کمی آن طرف تر از پایتخت پر از دود و ترافیک، بچههای یک مدرسه لباسهای ورزشیشان را پوشیده بودند و انتظار ورودش را می کشیدند.
داستان از یک نامه آغاز شده بود.. دل نوشته ای پر از درد و عشق.
بهنام “به ظاهر کم توان”، در باطن قلبش برای بازیکنی می تپید که سالها برای آبیها گل زده و میلیون ها هوادارش را شاد کرده است. بهنام ملکی یکی از آن هواداران پرشمار مهاجم آبی ها بود که آرزویی در دل داشت؛ بهنام در نامه اش نوشته بود بزرگترین آرزویش دیدن آرش آقای گل است.
برهانی استقلالی ها هم به این درخواست، نه نگفت تا لبخند را بر لبان بهنام دوست داشتنی و دوستانش بنشاند.
به این ترتیب روز گذشته بهنام قصه ما به آرزویش رسید تا آرش بگوید: خیلی خوشحالم که به اینجا آمدم. من گل کم نزدهام. از دربیها گرفته تا بازیهای ملی و دیدارهای سرنوشت ساز. با این حالامروز کنار بهنام و دوستانش احساس می کنم دوباره متولد شدم. خنده هایشان به صد “شادی بعد از گل” می ارزد. دوران قهرمانی هر بازیکنی تمام شدنی است اما آنچه به جای می ماند لحظات شادی است که می توان برای یکدیگر خلق کرد.
اهدا پیراهن آرش برهانی به معلم روشن دل مدرسه
مهاجم محجوب آبی ها مثل سایرین تصور می کند منظور آقا معلم، جواد نکونام کاپیتان تیم ملی است که نیم فصل دوم سال قبل از استقلال جدا شد. به همین دلیل آموزگار روشن دل توضیح بیشتری می دهد: “منظورم کاپیتان جواد زرینچه است. آقا جواد نبود آمریکا را در دیدارهای جام جهانی شکست نداده بودیم. کاش ایشان را هم به اموزشگاه آورده بودی.”
مشرق