سوال اينست كه حقيقت كرامت چيست ، منشا كرامت چيست، يا همه انسانها كرامت دارند و راههاي وصول كرامت و عوامل تضعيف كرامت چيست؟

 

     

    هوشمند بریمانی ورندی

 

 

 بدون تردید یکی از مهم ترین موضوعات قرآنی ، حول محور انسان و ویژگی های او سیر می کند و در واقع آنگونه که قرآن انسان را ترسیم نموده ، در هیچ جایی به چنین نحوی ، جنب های متفاوت و کرامت انسانی در نظر گرفته نشده است .

 

 

 

شرق پرس:  انسان موجودیست که تمام هستی در او ادغام شده به گونه ایی که انسان نمونه ای از مجموعه اسفل السافلین تا اعلی علیین است. لذا کرامت وعزت وبزرگواری جزئی از سرشت انسان است. در این مقاله میکوشیم که معیارهای کرامت انسان در قرآن را با تفسیر روان و سلیس عنوان کنیم .

 

 

از ابعاد، وجودی انسان که خدای متعال در قرآن بیان فرموده کرامت انسان است ؛ و نیز پیامبر (ص) هدف از بعثت خود را تنظیم مکارم اخلاق بیان فرموده ودر روایات متعددی کرامت انسانی را تبیین نموده است .

 

 

سوال اینست که حقیقت کرامت چیست ، منشا کرامت چیست، یا همه انسانها کرامت دارند و راههای وصول کرامت و عوامل تضعیف کرامت چیست؟
معنای کرامت: از ماده کرم به معنای شرافت و شریف بودن است ، خواه شرافت در ذات و نفس آن چیز باشد ،مثل مرد کریم ، یا گیاه کریم ، یاابر کریم ،زمانی که باران از آن ببارد یا شرافت در اخلاق باشد و کرامت در اخلاق ، به معنای گذشت از گناه ، گنه کار است .

 

 

کرامت در مقابل هوان و پستی است و شاهد آن آیه شریفه و « من یهن الله فما له من مکرم » می باشد . به معنای عزت و برتری داشتن در ذات چیز است ومفاهیم جود ، بخشش ، صفح ، بزرگی که صاحب کتاب مقاییس الغه آنرا به معنای کرامت در اخلاق شمرده است از آثار کرامت می باشد.

 

 

البته خصوصیات کرامت با اختلاف مصادیق و افراد آن فرق می کند ؛
بدین معنا که گاه کرامت در موضوعات خارجی استعمال می شود مثل کتاب کریم یا « من کل زوج کریم » و گاه در مورد سخن ، ‌مثل آیه ، « و قل لهما قولاً کریماً » و گاه در مورد انسان ، مثل آیه ، « و لقد کرمنا بنی آدم » یا آیه ، « ان اکرمکم عندالله اتقاکم » و گاه در مورد ملائکه مثل آیه ، «کراماً کاتبین »استعمال در مورد خداوند متعال مثل آیه ، «فان ربی غنی کریم» ولی معنای جامع کلی در همه این مصادیق یکی است ، و آن عزیز بودن و شرافت داشتن در ذات یک چیز ، بی ملاحظه برتری داشتن نسبت به چیز دیگر است.

 

 

اقسام کرامت :

 

در دین اسلام دو نوع کرامت برای انسان بیان شده:

۱-کرامت خدادادی و حیثیت طبیعی که همه انسانها ، مادامی که با اختیار خود به جهت ارتکاب خیانت و جنایت برخویشتن و دیگران آن کرامت را خود سلب نکنند از این صفت شریف برخوردارند.

 

 

۲-کرامت اکتسابی که از به کار گیری استعداد ها و نیروهای مثبتی در وجود آدمی و تکاپو در مسیر رشد و کمال و خیرات ناشی می گردد. این کرامت ،‌اکتسابی و اختیاری است که ارزش نهایی و عالی انسان به همین کرامت مربوط است.

 

 

این نوع کرامت را می توان از آیات مربوطه به خلقت انسان استفاده کرد ، خدا درباره خلقت انسان می فرماید :

 

“  اذ قال ربک للملئکه انی خالق بشراً من طین فاذا سوئیه و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین “ و به خاطربیاور هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت : من بشری را از گل می آفرینم هنگامی که آنرا نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم ، برای او به سجده بیفتید .

 

 

در سوره حشر: « نفخت فیه من روحی » تعبیر شده است ودر سوره شمس به تسویه نفس « و الهام فجور» و تقوا و در سوره روم به فطرت الله تعبیر کرده است و در سوره السرا «کرمنا بنی آدم » از جمع این تعبیرات استفاده می شود که مراد از کرمنا و منشا کرامت انسان ، همان خلقت مخصوص انسان است ؛ یعنی دارای عقل و فطرت الهی بودن از این آیات استفاده میشود که تمامی انسانها دارای کرامت خدادادی و فطری ؛ هستند ولی این که آیا این کرامت قابل تعالی و رشد یا زوال و نابودی هست یا خیر پاسخ این سوال را باید در سوره شمس می توان جستجو کرد.

 

 

معیار کرامت :

۱-دینداری:
چنان که کرامت و شرافت خدادادی انسان ، وقتی به فعلیت و کمال میرسد که انسان در مسیر فطری که خداوند انسان را برآن خلق کرده حرکت کند.
« فاقم وجهک للذین حنیفا فطرﺓ الله ، التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق اله ذلک الدین القیم وللکن اکثرالناس لایعلمون» ، پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن . این فطرتی است که خداوند انسانها را برآن آفریده ، دگرگونی در آفرینش الهی نیست ؛ این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمیدانند.پیامبر اکرم می فرمایند: اکرم الرجل دینه کرامت و بزگواری انسان در دین اوست .حضرت امام (ره) اصل دینداری انسان را فطرت بشر می داند ¬انسان با شکوفا کردن آن به کمال می رسد.

 

 

۲-تقوا:
“ان اکرمکم عنداله اتقاکم “ گرامی ترین شما نزد خدا ، با تقواترین شماست.
امام علی (ع): کرامت و بزرگواری طلب کردم ، پس نیافتم آنرا مگر در تقوا ؛ لذا با تقوا شوید تا بزرگوار شوید.
امام حسین (ع) : «ولا کرم الا بالتقوی» کرامت و بزرگواری حاصل نمی شود ، مگر با تقوا
خداوند متعال در قرآن می فرماید که مرد یا زن بودن ، اختلاف نژاد ، لهجه ، زبان و رنگ ها پستها ، مقامها و موقعیت ها ، هیچ یک موجب کرامت یا مانع آن نیست ، بلکه معیار کرامت نزد خدا ، همان تقوا است انسان با تقوا کریم است .

 

 

۳-صبر و شکیبایی:
از نگاه روایات ، صبر و شکیبایی از دیگران مصادیق کرامت است.
حضرت علی (ع)می فرمایند:بزرگواری وکرم به نیکویی صبر و شکیبایی است.
خواجه نصرالدین (قدس سره) در تعریف صبر می نویسد: نگهداری نفس است از بی تابی نزد مکروه ، از این تعریف استفاده می شود که صبر ، دو امراست : یکی آن که از آن نا ملایم که بر او وارد می شود ، کراهت داشته باشد در باطن و دیگر آنکه خوداری کند از اظهارشکایت و جزع انسان صابر، همه سختی ها و ناملایمات را معنا دار و خدارا ناظر بر اعمال و گرفتاری های خود می داند ، از این رو نسبت به آن جزع و فزع نمی کند . چنانچه که امام حسین (ع) در روز عاشورا ، پس از تحمل آن همه مصیبت فرمودند “هون علی ما نزل بی انه بعین اله “  یا زینب کبری ، در جواب ابن زیاد گفت” :کیف رایت صنع الهو باخیک و اهل بیتک » دیدی خدا با شما چه کرد؟ فرمود : “ مارایت الا جمیلا” جز زیبایی چیز دیگری ندیدم.

 

 

۴-رفق:
رسول اکرم (ص): نرم خویی بزرگواری و کرامت و حلم موجب زینت انسان و صبربهترین مرکب است .

 

 

۵-مالکیت بر زبان :
امام علی (ع) : مالکیت انسان بر زبان و نرم بودن و لین بودن زبان را یکی از مصادیق کرامت انسانی معرفی می کند «الکرم ملک اللسان و بذل الاحسان» و می فرمایند:شخصیت انسان پشت زبانش نهفته است.

 

 

۶-نداشتن کینه

 

 

۷- امین بودن

 

 

۸- کوچک شدن دنیا

 

 

۹-گریستن بر وقت از دست رفته …..