...در این بین مسئولین استان همچون گذشته به جای اینکه شفاف واقعیت های حادثه را گفته و واهمه ای از بازگو کردن کمبود ها و کاستی ها نداشته باشند طوری در رفتار و گفتار خود عمل کرده که شنونده احساس می کند الحمدالله ماجرا ختم به خیر شده و مشکل خاصی وجود ندارد.

مدیریت بحران حلقه مفقوده در حوادث مازندران

سمیه اوانپور

 

 

 

در این بین مسئولین استان همچون گذشته به جای اینکه شفاف واقعیت های حادثه را گفته و واهمه ای از بازگو کردن کمبود ها و کاستی ها نداشته باشند طوری در رفتار و گفتار خود عمل کرده که شنونده احساس می کند الحمدالله ماجرا ختم به خیر شده و مشکل خاصی وجود ندارد.

 

شرق پرس: هیچ نقطه ای از این کره خاکی مصون از حوادث غیر مترقبه نیست , اما هرچه جمعیت جهان افزایش می یابد , قدرت تخریب و خسارات ناشی از وقوع این حوادث نیز افزایش می یابد . به موازات تراکم جمعیت و آسیب پذیرتر شدن شهرها در مقابل بلایای طبیعی , اهمیت و حساسیت مدیریت بحران و برنامه های رویارویی , جهت کاهش اثرات بحران هرچه بیشتر نمایان می گردد. رویدادهای مهم دهه های اخیر جهان ازنظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و انسانی نشان می دهد که جوامع بشری پیوسته دستخوش حوادث طبیعی یا تمایلات مخرب انسانها که بـــاعث بروز بحرانهای گوناگون می شود، بوده است.

 

 

روزی نیست که اخبار مربوط به بحرانهای کوچک و بزرگی که در گوشه و کنار دنیا رخ مــی دهد در رسانه ها منعکس نشود این بحرانها ممکن است تا آنجا پیش برود که منافع داخلی و خارجی جوامع و یا اعتبار یک سازمان بزرگ را مورد تهدید قرار دهد.

 

به طورخلاصه باید گفت که بحران به صورت بخش جدایی ناپذیر و طبیعی حیات سازمانها و جوامع امروز درآمده است. بحرانها دیگر ویژگی غیرعادی، کمیاب و اتفاقی برای جامعه جهانی تلقی نمی شود، بلکه در تاروپود جوامع مدرن رخنه کرده است.

 

 

همه سازمانها هر روز و هر لحظه تحت تاثیر بحرانهای کوچک و بزرگ قرار دارند. بنابراین مدیران سازمانها باید پیوسته آماده رویارویی با بحرانها باشند و برای پیشگیری و یا کاستن تاثیر بحرانها بر سازمانهای خود چاره اندیشی کنند. آنها باید درک کنند که سازمانهای تحت مدیریت شان باید تا سرحد ممکن از بروز بحرانها ایمن باشند. اگر مدیران سازمانها پیوسته نگران درگیر شدن با بحرانهای اقتصادی و سازمانی هستند، همواره باید بیاندیشند که چگونه می توانند و باید خود و سازمان خود را از گرداب بحرانهای مختلف آن گونه نجات دهند تا کمترین آسیب متوجه سازمانشان شود.

 

پژوهش و بررسی های انجام شده نشان می دهد بحرانها نفساً تعیین کننده میزان خسارت نیستند بلکه پاسخ مسئولان به بحران است که میزان خسارتهای وارده را تعیین می کند. شاید به نظر غیرعـــادی برسد اما واقعیت این است که برنامه ریزی و مدیریت ناصحیح بحران مرتباً دامنه خسارات را گسترده و میزان خسارت را افزایش می دهد. به همین دلیل است که اکنون برنامه ریزی و مدیریت بحران تا این اندازه اهمیت یافته است.

 

 

 اما مدیریت بحران دقیقاً به معنای سوق دادن هدفمند جریان پیشرفت امور به روالی قابل کنترل، انتظار برگشتن امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران است. این یکی از مواردی است که معمولاً از بیرون به مسئولین مدیریت بحران فشار می آورد و خود یکی از مهمترین عوامل تصمیم گیری های غلط و گسترش دامنه بحران محسوب می شود.
بلایای طبیعی مانند زلزله, سیل,طوفان و… موجب خسارات شدید مالی وجانی می شود.

 

 

تشکیل مدیریتی توانمند واعمال روش های صحیح و مناسب جهت کنترل وضعیت بحرانی تا حد زیادی می تواند میزان خسارات را کاهش دهد. توانایی کشورها در رویارویی با خطرات بستگی زیادی به سیاست مدیریت کنترل بلایای طبیعی دارد.

 

 

مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریان امور به روالی قابل کنترل به قصد برگرداندن امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران است. بحرانی که هنوز عمق آن نشان داده نشده است.

 

 

در این بین مسئولین استان همچون گذشته به جای اینکه شفاف واقعیت های حادثه را گفته و واهمه ای از بازگو کردن کمبود ها و کاستی ها نداشته باشند طوری در رفتار و گفتار خود عمل کرده که شنونده احساس می کند الحمدالله ماجرا ختم به خیر شده و مشکل خاصی وجود ندارد.

 

 

اما واقعیت را باید چیز دیگری دانست و آن این است که مازندران باز هم چوب عدم تدبیر مسئولین خود را خورده است. این در حالیست که مدیران بعد از بحران در صحنه حاضر شده و مقدار خسارت و کم و کیف آن را اعلام می کنند و تا اتفاق بعدی چاره اندیشی نمی کنند.

 

اگر برف سال گذشته که نیمی از شهرهای غرب استان را فلج کرد و سیل قبلی در بهشهر را به یاد آوریم نباید امروز با یک بارندگی شاهد اینگونه خسارات بودیم و این اتفاقات نشان دهنده بدخیم بودن وضعیت مدیریت بحران استان است.

 

 

در عین حال ما شاهد کم شدن اعتبار مازندران هستیم با اینکه پروژه های نیمه تمام بسیاری را شاهد هستیم با هربارش برف و باران  به کشاورزی که عمده درآمد این منطقه محسوب می شود خسارت جبران ناپذیری وارد می شود در حالیکه در بخش اطلاع رسانی وآگاه کردن کشاورزان تحولی بوجود نیامده است .

 

با هر حادثه طبیعی ریز و درشت به مزارع زیر کشت کشاورزان خسارات جدی وارد می شود. این در حالیست که اقتصاد مازندران در گرو اقتصاد کشاورزان این استان است.

 

هرگاه حادثه ای رخ می دهد، مسئولان می گویند آماده ایم! اما آیا به صرف وجود اکیپ های آماده هلال احمر، تیم های پزشکی، بالگرد و سایر تجهیزات می توان گفت که حجت را تمام کرده ایم.

 

مسلم است که این اقدامات تنها برای رویارویی با بازخوردهای وضعی حادثه است و باید چند گام به عقب تر برگشت و به مقوله ای اساسی به نام زیرساخت ها اندیشید ونسخه بدون اثر مدیران باید کنار گذاشته شود تا بتوانیم بر بحران غلبه کنیم نه درمان تجویز کنیم.

 

بهتر است مدیران اگر بتوانند از قطع بی رویه درختان جنگل جلوگیری کنند وکنترل جدی از قاچاق چوب و حتی جلوگیری از برداشت غیرقانونی سنگ و خاک  از این اقلیم منحصر بفرد را داشته باشند نه اینکه زمینه بروز بحران را محیا سازیم و در زمان خطر بگوییم آماده ایم.
در پایان باید متذکر شد که شهرستان گلوگاه نیزدر بالادست با برداشتهای بی رویه ای روبرو است که اگر مسئولین فکری نکنند ممکن است خدای ناکرده شاهد یک تراژدی اسفناک در این خطه شویم.

 سمیه اوانپور