وجود بیکاری با نرخی معادل 15درصد بسیاری از جوانان جویای کار را در دام خود گرفتار کرده و آرزوی دستیابی به آینده ای امیدوار کننده را تقریباً زایل ساخته است. ساحل زیبای خزر که می تواند بستر نوینی برای شکوفا یی اقتصاد استان باشد، آن چنان به تصرف اشخاص حقیقی و حقوقی و شرکتهای دولتی درآمده که ازگستره 330 کیلومتري آن كمتر از 30كيلومتر آن برای استفاده 20ميليون گردشگري كه همه ساله به استان سفر مي كنند باقی مانده است!

 

cheratikorosh

 

شرق پرس: تأملی کوتاه در ماهیت و درونمایه رویکرد مردم مازندران به سیاستهای دکتر روحانی نشان می دهد که یکی از اساسی ترین آرزو و مطالبه ساکنان این خطه رویایی از دولت یازدهم رونق اقتصادی و توسعه عدالت اجتماعی بوده است.

 

توسعه ای که متضمن سربلندی و آسایش مردم و مایه مباهات دولت خواهد بود. با این وجود، پژوهشی در سیمای اقتصادی استان مازندران به وضوح نشان می دهد که در طول سالهای گذشته این خطه مستعد علیرغم پتانسیل بالای تولیدی در تمامی زمینه ها، از کمترین میزان سرمایه گذاری های توسعه آفرین در قیاس با بسیاری از استانهای کشور برخوردار بوده و هم اکنون از نارساییهای عدیده ای رنج می برد.

 

 

نارساییهای بغرنجی که بخش اساسی آن ریشه در ناکارآمدی سیاستهای مدیریتی و عدم برنامه ریزی درون استانی و همچنین عدم توازن در توزیع عادلانه سرمایه و امکانات در سطح کلان داشته و دارد. متأسفانه مازندران ، این سرزمین ماهی و برنج، سبزه و باران همه ساله از رهگذر چنین سیاستهایی متضرر و باز هم متضرر می شود.

 

اختصاص کمترین طرح های ملی و پروژه های عمرانی اشتغال زا، مولد و راهبردی به این استان، عدم پایه گذاری صنعت به بهانه واهی حفظ محیط زیست در طول سالهای گذشته، نابسامانی کسالت آور و ناامیدکننده در مدیریت اقتصادی استان بویژه در بخش کشاورزی و توریسم که بستر و اساس اقتصاد مازندران را تشکیل می دهد، هرج و مرج و نابسامانی در سیستم بازار و گرفتار آمدن تولیدکنندگان محصولات زراعی و دامی در چنگال دلالها و واسطه ها و نبود نظام قیمت گذاری مصوب و قابل اجرا به خصوص در زیربخشهای کشاورزی، استیلای روابط بر ضوابط در نظام اداری و دست و پاگیر بودن سیستم بوروکراسی از جمله معضلات مدیریتی است که ساکنان این خطه زرخیزسالهاست با آن دست و پنجه نرم می کنند.

 

وجود بیکاری با نرخی معادل ۱۵درصد بسیاری از جوانان جویای کار را در دام خود گرفتار کرده و آرزوی دستیابی به آینده ای امیدوار کننده را تقریباً زایل ساخته است. ساحل زیبای خزر که می تواند بستر نوینی برای شکوفا یی اقتصاد استان باشد، آن چنان به تصرف اشخاص حقیقی و حقوقی و شرکتهای دولتی درآمده که ازگستره ۳۳۰ کیلومتری آن کمتر از ۳۰کیلومتر آن برای استفاده ۲۰میلیون گردشگری که همه ساله به استان سفر می کنند باقی مانده است! ساحلی که به گفته کارشناسان هر کیلومتر آن قابلیت ایجاد اشتغال مستقیم برای یک هزار جوان جویای کار را به آسانی دارا می باشد.

 

 

جنگل کماکان در حال نابودی است و مراتع روز به روز برهنه و عریان تر می شود. هنوز بحران آب با وجود بارندگی های بسیار مطلوب بعلت عدم وجود زیرساختهای ذخیره سازی و انتقال، ساکنان مازندران بویژه کشاورزان را آزار می دهد و در سرزمینی که دست کم ۵ماه از سال باران می بارد، خشکسالی چون عفریتی هلاک کننده زمین و زمان را تهدید می کند.درچنین شرایطی باید پرسید آیا امیدی به تحقق برنامه های توسعه و رونق اقتصادی در استان مازندران وجود دارد؟ بی تردید تلاش های دولتمردان استان در تهیه و تدوین برنامه های اقتصادی و توسعه ای قابل تقدیر است اما هرگزکافی نیست .

 

 

چرا که سالها حق مازندران و مجموعه استان های شمالی در قالب مصوبه ای غیر علمی به سایر استان ها داده شد و با وجود اعلام مازندران بعنوان قطب کشاورزی، وضعیت امروز استان به جایی رسیده که به جرات می توان گفت در این استان وزن مسائل و مشکلات کشاورزی سنگین تر از تولیدات آن است! و این دقیقا بدان معناست که برنامه ریزان و تصمیم سازانی که در طول سالیان گذشته با تصمیمات غیر اصولی خود توسعه صنعتی را از مازندران گرفتند و بر توسعه کشاورزی تاکید نمودند حتی در زمینه کشاورزی هم به تعهدات خود عمل ننموده اند!! در همین راستا باید گفت برنامه های غیرمدونی که از سوی برخی دستگاههای اجرایی به ویژه استانداری درزمینه تشویق ، جذب و جلب سرمایه گذاران در مازندران در دستورکارقرارگرفته نیز هر چند اقدامی بسیار دیرهنگام و البته به تاسی از سایر استان ها انجام می شود اما از آنجاییکه برای سرمایه گذاری در مازندران هیچ جاذبه ، امتیاز و اولویتی از سوی دولت لحاظ نشده است، این برنامه ها نیز عملا فاقد هر گونه کارآیی و ثمربخشی است .

 

به اعتقاد کارشناسان؛ اجرای سیاست ها و برنامه های اقتصادی دولت که با هدف جبران مافات در دستور کار قرار می گیرد لزوما باید در پرتو برنامه حمایتی باشد تا سرمایه گذاری در مازندران که امروزه در شمار عقب مانده ترین استان های کشوراز حیث توسعه زیرساختهای اقتصادی محسوب می شود،جذاب تر و اقتصادی تر از سایر استان ها جلوه کند، چرا که اگر غیراز این باشد هیچ تغییری در روزگار اقتصادی استان مازندران حادث نخواهد شد و کماکان وجود انگیزه های فراوان سرمایه گذاری در کرمان و سمنان و اصفهان به لحاظ برخورداری از امتیازاتی ویژه ، رویاهای ما را نامحقق خواهد ساخت!

 

خلاصه کلام آنکه؛ دیرزمانی است که مردم مظلوم و ساکنان صبور این خطه جور ظاهر فریبای زادگاه خویش را می کشند و در پرتو سیاستهای آزمون و خطای تصمیم سازان با مسکنت و نداری خود سوخته و ساخته اند!!

 

امید است حقیقت به چشم بصیرت جلوه گر شود و مازندران این دیار سرداران بزرگ، این مهد شیران شرزه که با شجاعت بی مثال خود در طول ۸سال دفاع مقدس خواب خوش را بر چشم خیل خناسان روزگار حرام نمودند در پرتو سیاستهای سنجیده و راهبردی دولت یازدهم از نعمت داشته های خود منتفع گردد که این حق مازندران است.