در مالزی اگر یک جای نیم وجبی که نصف زیبایی های مازندران مانند باداب سورت و کندوان و کلاردشت را هم ندارد پیدا کنند فوری به یک جاذبه منحصربه فرد گردشگری بدلش می کنند. اما در مازندران حداقل ٥٠ نامه از سوی منابع طبیعی مازندران برای حصارکشی باداب سورت صادر شده که هیچ کدام هم به نتیجه نرسیده است!

 

 mazandaran-malezia

شرق پرس: ایرانیان به عنوان دومین گروه پرجمعیت گردشگران مالزی از غرب آسیا در سال ۲۰۱۴ شناخته شدند و با ۷۲ هزار و ۲۶۴ گردشگر حدود ۱۵۹ میلیون و ۴۷۶ هزار و ۳۲۴ دلار درآمد برای دولت مالزی ایجاد کردند .

 

روزنامه وارش در تحلیل این موضوع می نویسد: انتشار این خبر جز اینکه مایه تاسف سیستم گردشگری ایران است، تاسف فراوان ما مازندرانی ها را هم در پی خواهد داشت. زیرا بر اساس تحقیقات به عمل آمده در سال ٨۶ کشورهای مالزی، ترکیه، مالدیو و ویتنام از لحاظ جغرافیایی و جذابیت بصری بیشترین شباهت را به مازندران دارند و فکرش را بکنید اگر این ١۵٩ میلیون و ۴۷۶ هزار و ۳۲۴ دلار درآمد به جای چشم بادامی های مالزیایی، نصیب مازندرانی ها می شد الان وضع اقتصاد و توسعه استان چگونه بود؟

 

یک سوال ساده ولی مهم وجود دارد و آن هم این است که چرا ایرانی ها با اینکه جایی بسیار زیباتر و صد البته نزدیک تر و ارزانتر از مالزی، یعنی سواحل زیبای شمال، علی الخصوص مازندران را دارند پول هایشان را از کشور خارج می کنند؟

 

به جز میل به سفر خارجی که گویا دیگر بدل به نوعی کلاس و مرتبه در بین ایرانیان شده است، مالزی امکاناتی دارد که ما از آن بی بهره ایم.

 

از جمله این امکانات باید به زیرساخت های تقویت شده این کشور اشاره کرد که سهولت رفت و آمد و دسترسی را برای گردشگران فراهم می آورد. مالزی برای نخستین بار در سال ١٩٩٠ طرح بزرگ توسعه خود را کلید زد و ماهاتیر محمد که با آرزوهایی بزرگ مالزی را در ید قدرت داشت ٩ سال پس از نخست وزیری اش ،شروع به تغییر و تحول در این کشور مسلمان نشین نمود.

 

از آن زمان ٢۵ سال می گذرد و امروز مالزی یکی از بهترین زیرساخت ها را در حوزه راه های مواصلاتی و گرشگری کارآمد در اختیار دارد و ما دقیقا همین مقدار زمان است که در گیر ساخت و تکمیل یک قطعه از آزاد راه تهران ـ شمال هستیم!

 

در مالزی و بر اساس طرح توسعه همه جانبه نهادهای مختلف نماینده ای را در وزارت جهانگردی منصوب کردند تا با کاهش بوروکراسی اداری، دولت تنها تصمیم گیرنده کلان باشد و اجرا را به بخش خصوصی ، اعم از شرکت های داخلی و چندملیتی بسپارد. اما در ایران و بهتر است بگوئیم در همین مازندران خودمان یک ماه مانده به نوروز چند اداره تکراری کنار هم جمع می شوند و همان حرف های بی فایده گذشته را مکرر می کنند و نهایتا اسمش را می گذارند «ستاد تسهیلات سفر» که اصلا معلوم نیست چه کار می کند! چون مسافر خودش زحمت آمدن و رفتن و اجاره ویلا و خرید و خورد و خوراک را می کشد.

 

mazandaran-malezia2

در مالزی اگر کسی بگوید من می خواهم کشتی تفریحی به آب بیاندازم بین بخش های مختلف حکومت نزاع در می گیرد که کدامیک از وی پذیرایی کنند تا به بهترین نحو بهره مند شوند اما در مازندران ١۵ سال است که یک زن کارآفرین و سرمایه گذار می خواهد یک کشتی کوچک تفریحی به آب بیاندازد و فقط خواجه حافظ شیرازی را برای جلب رضایت ملاقات نکرده و در نهایت هم هنوز طرحش روی هواست و بلاتکلیف رها شده است.

 

در مالزی اگر یک جای نیم وجبی که نصف زیبایی باداب سورت و کندوان و کلاردشت را هم ندارد پیدا کنند فوری به یک جاذبه منحصربه فرد گردشگری بدلش می کنند. اما در مازندران حداقل ۵٠ نامه از سوی منابع طبیعی مازندران برای حصارکشی باداب سورت صادر شده که هیچ کدام هم به نتیجه نرسیده است!

 

در مالزی سیستم جامع مالیاتی سهم گردشگری را به دقت وصول کرده و در اختیار توسعه همین بخش قرار می دهد اما در مازندران سال به سال به تعداد ویلاهای غیرقانونی اضافه می شود و تابلو به دست های کنار جاده ای دیگر از نمادهای غیرقابل حذف مازندران شده اند.

 

در مالزی هر نماینده ای ادعا نمی کند که باید برای شهرستان کوچکش یک فرودگاه داشته باشد، بلکه همه باهم کمک می کنند تا مهمترین فرودگاهشان خدمات بهتری ارائه دهد، اما در مازندرانِ سه میلیون نفری، که فاصله شهرهایش ازهم به زحمت به ٣٠ دقیقه می رسد همه مدعی زدن فرودگاه هستند و اگر کسی جلودارشان نباشد به تعداد شهرستان های مازندران باند فرودگاه درست می کنند.

 

در مالزی طرح های گردشگری در اولویت تسهیلات هستند و نهایتا از آنها ۵/٣ درصد سود گرفته می شود اما در مازندران طرح های گردشگری پس از یک دهه در نوبت ماندن، آخر سر با هزار زحمت و پارتی و نذر و نیاز موفق می شوند وام های با نرخ سود دورقمی و بسیار بالا بگیرند که البته آن را هم خرج ویلاسازی و برج سازی می کنند نه ایجاد اشتغال در بخش گردشگری.

 

مالزی با توجه به مسلمان بودنش، طرح های ویژه ای برای جذب گردشگران مسلمان جهان در دست دارد اما مازندران هنوز برای جذب گردشگر داخلی هم برنامه خاصی ندارد.

 

در حالیکه فاصله عراق و ترکیه از مالزی به مراتب بیشتر از فاصله آنها تا ایران و مازندران است، ولی مالزی ۴ برابر ما از گردشگران عراقی بهره می برد و این در حالی است که هیچکدام از امامان عزیز علیهم السلام در آن کشور مدفون نیستند.

 

ضمن اینکه مالزی هم اکنون خود را آماده حضور اعراب بیشتری می کند و آمار نشان می دهد بیش از ٩٠ هزار گردشگر عربستانی در سال ٢٠١٣ میلادی حدود یک میلیارد و ۵٠٠ میلیون دلار برای مالزی درآمد داشته اند و پیش بینی می شود تا سال ٢٠٢٠ سالیانه بین شش میلیون و ۵٠٠ هزار تا هفت میلیون گردشگر مسلمان از مالزی دیدن کنند.

 

بر اساس اعلام سازمان های جهانی ترکیه، امارات متحده عربی، عربستان و قطر از جمله مقصدهای اصلی گردشگری مسلمانان در سال های آینده پیش بینی شده اند و همانطور که ملاحظه می فرمائید نامی از ایران در میان نیست.

 

دلمان می سوزد وقتی می بینیم پولی که به راحتی و با یک برنامه ریزی درست می توانست اکنون در اختیار مازندران باشد و سهم این استان را از تولید ناخالص داخلی افزایش دهد به جیب فروشندگان صنایع دستی و هتلداران و رانندگان و راهنمایان تور و… مالزیایی می رود و جالب است بدانید مازندرانی ها هم سهم اندکی در میان مسافران مالزی ندارند.

 

خلاصه اینکه از مردم محترم کشورمان تقاضا داریم به جای اینکه زباله و ترافیک و آلودگی هوا را به استان مازندران بیاورند با همین بضاعت اندک ما بسازند و جای مالزی را با مازندران عوض کنند.