قصه تکراری سیل در مازندران الناز پاک نیا با هر بارش باران در مازندران, آبگرفتگی در شهرها و سیل در روستاها تکرار میشود و از این حیث مازندران استانی است که به یک باران بند است. شرق پرس: مازندرانیها با واژه سیل آشنا هستند، برای اهالی شمال هوای باران و روزهای بارانی […]
الناز پاک نیا
با هر بارش باران در مازندران, آبگرفتگی در شهرها و سیل در روستاها تکرار میشود و از این حیث مازندران استانی است که به یک باران بند است.
شرق پرس: مازندرانیها با واژه سیل آشنا هستند، برای اهالی شمال هوای باران و روزهای بارانی خاطرات خوشی را به همراه ندارد، نگرانی از فرو ریختن سقف منازل، زیر آب رفتن هر آنچه که دسترنج سالانهاش است و هزاران نگرانی دیگر.
سهم مازندران از بارشهای سالانه کشور حدود هزار میلیمتر است اما توزیع آن متناسب نیست و بارش باران در قسمتهای غربی مازندران بیشتر از قسمتهای شرقی است.
استانهایی در کشور وجود دارند که میزان بارش باران در آنها بیشتر از مازندران است اما هیچگاه دچار بحران سیل و سیلاب نمیشود اما در سالهای اخیر با روند رو به رشد وقوع سیل مواجه شده و این مسئله موجب شد، جان بسیاری از شهروندان این استان به خطر بیفتند.
حجم خسارتهای وارده به این استان در پی وقوع سیل و سیلاب هم به لحاظ خسارت جانی و مالی فراوان و نگرانکننده است.
در وقوع آنچه به عنوان سیل از آن نام برد میشود نیز تعبیرهای مختلفی وجود دارد؛ آنچه امروز در مازندران خسارت به بار میآورد بیشتر سیلاب و آبگرفتگی است تا آنچه به صورت علمی از آن به عنوان سیل نام برده میشود.
این امر نشان میدهد مدیریت حوادث هر چند کوچک مانند سیلاب و آبگرفتگی در این استان هنوز مشخص نیست و با وجود خسارتهای متعدد در سالهای اخیر هنوز قصه تکراری سیل در مازندران وجود دارد.
سیل در مازندران به بخش شهری و روستایی خسارت وارد میکند، در بخش روستایی آنچه بیشتر خسارت به بار میآورد ناشی از افزایش حجم آب رودخانهها است که عمدتا باغات، مزارع، شالیزارها و خانهها را با خود میبرد و در شهرها بیشتر به صورت آبگرفتگی خود را نشان میدهد.
عدم توجه به مدیریت سیل
مدیریت سیل در مناطق از دو نوع مدیریت سازهای و غیرسازهای است اما این امر در مازندران تنها به مدیریت پرداخت خسارتها به صورت نیم بند بسنده میشود.
مناطقی مانند کلاردشت، ساری و بهشهر حداقل در پنج سال اخیر بارها طعمه سیل شده و جان و مال انسانهایی که در این مناطق زندگی میکنند از این حیث به خطر افتاده است.
ساختو سازهای غیر مجاز بحران اصلی در مازندران
در بررسی علت وقوع سیل در منطقهای مانند کلاردشت و امثال آن قطعا تغییرات صورت گرفته در بستر و حاشیه رودخانهها علت وقوع سیل است.
ساختو سازهای بدون نظارت و غیرمجاز موجب تغییرات در شرایط جغرافیایی منطقه شده و توان کنترل طبیعی سیلاب و حجم آب وارد شده ناشی از بارندگی در یک مقطع زمانی محدود را ندارد.
قطع درختانی که به صورت طبیعی در این مناطق رشد کرده و گیاهانی که به جای آنها، ساختمانهای سیمانی سبز شدهاند موجب شده که با افزایش حجم آب در بستر، زمین توان جلوگیری از وقوع سیل و سیلاب به صورت طبیعی در این مناطق را نداشته باشد.
به عنوان مثال در گزارش شرایط زمینشناسی علت سیل کلاردشت در سال ۹۰ اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران اعلام کرده است که با وجود آنکه سیل در سطح کوچکی اتفاق افتاده ولی به دلیل آن که در سالهای اخیر سطح مقطع کانال رودخانه سردآبرود در منطقه رودبارک کلاردشت در اثر تجاوز به حریم رودخانه و ساختو ساز بیرویه واحدهای مسکونی و احداث دهها پل ارتباطی که ویلاداران حاشیه رودخانه برای عبور و مرور به صورت غیرکارشناسی طراحی و احداث کردهاند، به طرز چشمگیری کاهش یافته و توان دبی سیلاب عبوری را نداشته پس از اینرو سبب انحراف مسیر آب و تشدید خسارت به مناطق مسکونی، تاسیسات زیربنایی و اراضی کشاورزی باغی و دامداری شده است.
عمده خسارت این بیتوجهی به روستاییان، دامداران و کشاورزانی تحمیل میشود چرا که همسایگانی ناخوانده هستند.
سیل در بهشهر از دیروز تا امروز
سیل سال ۹۲ بهشهر با کشته شدن ۶ شهروند مازندرانی درس عبرت نشد و هنوز سیل این منطقه را تهدید میکند.
علاوه بر از میان رفتن پوشش جنگلی در حاشیه رودخانههای این مناطق در اثر ساختو سازهای غیرمجاز، عدم ایجاد تدابیر علمی، ایجاد بستر و سازههای مناسب در اطراف این رودخانه در دامن زدن به خسارتها نقش مهمی دارد.
وقتی در یک منطقه رودخانه حاشیه آن در طی سالها طغیان میکند و در منطقه پربارشی مانند مازندران بارندگی جزو زندگی روزمره مردم این منطقه محسوب میشود عدم توجه به اصول علمی در مدیریت رودخانهها مشاهده نمیشود، سیل مهمان ناخوانده میشود.
ساری به یک باران بند است
اما مرکز مازندران نیز در سالهای اخیر از آسیب سیل و سیلاب به دور بود، شدت آبگرفتگی درون شهری در شهر ساری بیش از سایر شهرهای دیگر مازندران است، شهری که در حاشیه رودخانه پر آب تجن قرار دارد در هر زمستان و بهار قصه آبگرفتگیاش برای مردم تکرار میشود.
امروز شهر ساری با یک بارندگی که به قول مسئولان اندکی بیش از بار گذشته باشد به زیر آب میرود، به نظر میرسد عدم توجه جدی به مدیریت بحران سیل و آبگرفتگی در ساری از دید مسئولان شهری و استانی به دور مانده است.
امروز ساری و رشت که شهرهای پرباران کشور در مراکز استانهای شمالی به شمار میروند در زمینه مدیریت بحران بارشها و آبگرفتگیها نمرهای کمتر از ۱۰ میگیرند.
مسئولانی که فقط آمار میدهند
نقش مسئولان نیز در زمانهای بحران ارائه آمار است، اینکه چند روستا خسارت دید، چه تعداد واحد مسکونی خسارت دید و چه خسارتهایی به بار آمد.
هنوز در مازندران نقش مدیران در وقوع این بحرانها و خسارتها مشخص نشده و نیز برنامهای از اقدامات عملی برای جلوگیری از وقوع این رخدادها از سوی این مسئولان ارائه نشده است.
مسئولان کشوری نیز به همچنان به بازدیدهای میدانی خود ادامه میدهند در حالی که بسیاری از راهکارهای جلوگیری از وقوع این حوادث در پرداخت اعتبارات ملی است.
نبود نیروی کمکرسان متخصص و سریع
نکتهای که در افزایش خسارتهای مالی و جانی به شهروندان مازندرانی در زمان وقوع حوادثی مانند سیل به نظر میرسد عدم وجود نیروی کمکرسان متخصص و سریع در زمان بحران است.
به عنوان مثال در سیل سال گذشته بهشهر عدم تخلیه به موقع رودخانه از آنچه سیل با خود از بالادست آورده بود در تشدید ریزش آب به واحدهای مسکونی نقش داشت، در درون شهرها نیز تصاویر حاکی از آن است که عدم تخلیه به موقع آب سرازیر شده به درون شهر نیز به این خسارتها دامن زد.
به نوعی میتوان گفت این نیروها زمانی وارد عمل میشوند که شهرها و روستاها را آب گرفته باشد و تنها پس از متوقف شدن بارش و کاهش حجم آب به امدادرسانی مشغول میشوند در حالی که میتوان با تجهیز مناطق به ویژه شهرها به امکانات از دقایق نخست پیشبینی وقوع سیل در محلات پرخطر حاضر شوند.
عدم اطلاعرسانی پیش از بارندگیهای شدید
نکته دیگر در این زمینه عدم اطلاعرسانی و پیشیابیهای هواشناسی در ورود توده هوای بارشزا است، همان گونه که با وقوع طوفان در پایتخت انتظار میرفت سازمانهای متولی این امر را اطلاعرسانی میکردند در این زمینه نیز میباید برای جلوگیری از خسارتهای احتمالی و آماده شدن نیروهای امدادی هشدارهای لازم ارائه شود.
در بحران برف سال گذشته نیز عدماطلاع رسانی از وضعیتی که حداقل تا ۲۴ سال آینده رخ میداد دامنه امدادرسانی را تنگ و مسئولان را در عمل انجام شده قرار داد.
در زمینه بارش باران نیز حداقل این توقع وجود دارد که نهاد متولی هشدارهای هواشناسی لازم را به اطلاع مردم و مسئولان نه به صورت محرمانه که به صورت آشکار برساند تا بتوان تدابیری اتخاذ کرد و قصور در این زمینه نباید بدون مجازات باقی بماند.
پرداخت خسارتهای یکی در میان
اما آنچه این روزها و در سالهای اخیر در وقوع بحران در مازندران بیش از همه شنیده میشود پرداخت خسارت است،نوش دارویی پس از مرگ سهراب که بسیاری از قائلههای رسانهای و شکایتهای مردمی را میخواباند، پرداخت خسارتی است که در روند سالهای اخیر به صورت یکی در میان صورت گرفته است.
در بخش کشاورزی و دامداری به دلیل عدم آگاهی کشاورزان از بیمه محصولات و اراضی کشاورزی پرداختی به این بخش تعلق نمیگیرد و یا حتی بسیاری از کشاورزان نیز گلایه دارند، که افرادی اقدام به گزارشگیری خسارتها میکنند که میزان خسارتها را بسیار کمتر از میزان واقعی برآورد میکنند.
راهکار
مدیریت بحران پیش از وقوع حادثه تنها راهکار جلوگیری از این قصه تکراری است، ارائه برنامه منسجم و مدون برای جلوگیری از بحران در مازندران با بحرانهای ایجاد شده لازم و ضروری است.
وقتی استانی، شهری و منطقهای از یک موضوع تکراری در هر فصل خسارت میبیند آیا ضروری نیست که برای آن راهکاری اندیشیده شود.
برنامه منسجم مدیریت بحران به واقع وجود ندارد، در این استان نه از تجهیزات پیشرفته پیشبینی بحران خبری هست و نه از امکانات جلوگیری از خسارت و نه تجهیزات کمکرسانی پس از بحران و آنچه عموما به صورت کمک به شهروندان صورت میگیرد نیروهای مردمی هلالاحمر، بسیج، نیروها و امکانات ادارات کل و شهرداریها است که با امکانات نیم بند خود به مدیریت بحران دست میزنند.
ساختو تجهیز سالنهای مدیریت بحران که از گذشته بحث آن برای اسکان آسیبدیدگان وجود داشت، تجهیز امکانات راهداری، امدادرسانی، تجهیز سامانههای هشدار وقوع سیلاب، ایجاد برنامهای مقتدر برای جلوگیری از ساختو سازهای غیرمجاز در عرصههای طبیعی، تجهیز شهرداریها و نهادهای مربوطه به دستگاههای تخلیه رودخانههای پرخطر و دستگاههای مکنده در درون شهرها از جمله امکاناتی است که مازندران برای مقابله با بحران نیاز دارد تا به هر بارانی داغدار عزیزانش و غصهدار خسارت مالی نباشد.
فارس
/انتهای خبر