باران و برف، دو نعمت بی‌منت الهی هستند که بر اهالی زمین ارزانی شده‌اند، هر چه برای استفاده صحیح و نگهداری از این نعمت‌ها کوشش شود آمار حوادث ناشی از سیل و یخبندان پایین می‌آید، باران می‌آید و باید راهی برای جمع‌آوری آبهای سطحی یافت

 

baran4

پاییز با همه زیبایی‌هایش آمد اما هنوز ۱۰ روز از حضورش نگذشته بود که سیلاب به راه انداخت و قصه هر ساله باران و معضل سیل و رانش زمین آغاز شد و به یک چشم‌برهم‌زدنی قصه تلخ و شیرین زمستان با برف و یخبندان از راه می‌رسد.

 

شرق پرس:  هر ساله با آغاز فصل پاییز شاهد ریزش باران در دشت و کوهستان و حتی آغاز نخستین ریزش برف در ارتفاعات هستیم، از یک طرف این بارش‌ها مایه خرسندی است که زمین تشنه را سیرآب، رودخانه‌ها را پرآب و هوای آلوده را پاک می‌کند و از یک طرف گاه به دلیل برخی سهل‌انگاری‌ها و حساب و کتاب‌های نادرست، موجبات نگرانی و تاثر انسان‌ها را برمی‌انگیزد.

 

هنوز ۱۰ روز از پاییز نگذشته بود که شاهد وقوع سیل و رانش زمین در برخی نقاط کشور و به‌ویژه در مازندران هستیم؛ جاری‌شدن سیل در روستای «کشکسرا» و بخش مرکزی و بالا آمدن آب رودخانه در منطقه «بهجت‌آباد» نوشهر، آبگرفتگی معابر و منازل مسکونی در بخش مرکزی چالوس، رانش سنگ در مسیر گردشگری «جواهرده» رامسر که باعث ترافیک سنگین شهرهای نوشهر، چالوس و رامسر شد، اینها بخشی از تبعات نخستین سیلاب پاییزی در مازندران است.

 

هر ساله سیل و یخبندان ناشی از باران و برف در شرق و غرب مازندران، هزاران میلیارد تومان خسارت را در بخش‌های کشاورزی و دامداری و زیرساخت‌ها بر دولت تحمیل می‌کند، مرگ ۶ تن در حادثه سیل ۹۱ بهشهر و خانه‌خرابی بیش از ۳ ‌هزار شهروند که منزل و زمین و اموال و محل کسب و کار خود را غرق در گل و لای و نابودی می‌دیدند همچنین تکرار این واقعه با شدت و خسارات کمتر در سال ۹۲ در همین شهرستان، خسارات بیش از یک‌هزار میلیارد تومانی ناشی از برف و یخبندان به اراضی و زیرساخت‌های کشاورزی مازندران در سال گذشته، و خسارت چند ۱۰۰ میلیارد تومانی ناشی از آبگرفتگی و جاری شدن سیل در غرب و مرکز مازندران، تنها بخشی از خسارات سیل و یخبندان در مازندران است.

 

این آمارهای هر ساله که حداقل سه برابر تمام اعتبارات سازمانی و تملک‌ و دارایی همان سال در مازندران است؛ فقط اعداد نیستند بلکه بیانگر دردها و زخم‌های کمبود اعتبارات و برخی سهل‌انگاری‌ها و مدیریت‌های نادرست، پیش‌بینی نکردن حوادث و گرفتار آمدن در ورطه روزمرگی است که نمونه بارز آن را در  سیل ۹۱ بهشهر و تکرار همان واقعه در سال ۹۲، مشاهده شد.

 

با وجود تخصیص اعتبارات عمرانی در بخش زیرساخت‌های حوزه منابع آبی و طبیعی، بخش قابل توجهی از وقوع سیلاب‌های سه سال گذشته در استان مازندران به دلیل برخی سهل‌انگاری‌ها و نقص امکانات در این دو حوزه است، باید توجه داشت که کمبود یا نبود اعتبارات دلیل قانع‌کننده‌ای برای وقوع حوادث نیست بلکه این خطای انسانی و مدیریتی است که گاه با وجود امکانات و منابع، به وجود آورنده حوادث مخرب و نگران کننده و غیرقابل جبران است.

 

برداشت غیراصولی و غیرمجاز از منابع طبیعی باعث بروز حوادث دلخراش می‌شود، قطع بی‌رویه درختان و قاچاق چوب، برداشت غیراصولی و غیرمجازِ سنگ‌های بستر رودخانه و معادن، برداشت غیرمجاز شن‌های ساحل، و ساخت ویلاباغ‌ها به‌ ویژه در زمین‌های شیب‌دارِ مناطق کوهستانی، تنها بخشی از علت‌های به وجود آمدن سیلاب و تخریب منابع طبیعی و زیرساخت‌ها است که در پرونده وقوع رانش زمین و سیلاب‌های مخرب سه سال گذشته استان مازندران موجود است.

 

الگوی کاشت، داشت و برداشت در بخش کشاورزی باید مطابق با شرایط اقلیمی تغییر کند، این شرایط به کشاورزان یادآور می‌شود که آنها روش‌های سنتی و اجدادی را به فراموشی بسپارند و با شرایط روز، روزگار بگذرانند.

 

برداشت دیرهنگام مرکبات از باغات کشاورزی در سال گذشته، خسارات صدها میلیارد تومانی را بر کشاورزان و دولت تحمیل کرد.

 

در بخش جاده‌ها نیز با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستیم که به طور طبیعی در فصول سرد بیشتر نمایان می‌شود، افزایش امکانات جاده‌ای و امداد و نجات به‌ویژه در بخش‌های کوهستانی حائز اهمیت است؛ فعال نبودن برخی پایگاه‌های امداد و نجات و عدم استقرار به‌موقعِ تجهیزات راهداری گاه مشکل‌آفرین می‌شود، در دسترس نبودن نمک‌ و ساینده‌‌ای مانند شن برای مقابله با یخ‌زدگی در مواقع اضطراری گاه در برخی مناطق از یک موضوع ساده به یک معضل تبدیل می‌شود.

 

باران و برف، دو نعمت بی‌منت الهی هستند که بر اهالی زمین ارزانی شده‌اند، هر چه برای استفاده صحیح و نگهداری از این نعمت‌ها کوشش شود آمار حوادث ناشی از سیل و یخبندان پایین می‌آید، باران می‌آید و باید راهی برای جمع‌آوری آبهای سطحی یافت، باید با استفاده از تجربیات گذشته و استفاده از نیروهای کارآمد دانشجویی و محقق، مشکلات را کالبدشکافی و راه حل ارائه داد.

 

برف می‌آید تا آلودگی‌ها را بزداید و ذخیره آبی مطمئن برای کشت‌های بهاره و تابستانه باشد، هر سال این دو نعمت الهی تقدیم ساکنان زمین می‌شود ولی هنوز نتوانسته‌ایم از آنها به خوبی استفاده کنیم زیرا بیشتر از اینکه بهره‌برداری شوند؛ به هدر رفته و خسارت ایجاد می‌کنند.

 

تشکیل ستاد دائمی مدیریت بحران در مازندران امری ضروری است، زیرا گاه با کمبود منابع آبی و خشکسالی در بهار و تابستان و گاه با سیل و یخبندان در پاییز و زمستان مواجه هستیم و از طرفی تغییر شرایط اقلیمی و نبود پایداری جوی در فصول سال می‌طلبد تا همیشه آماده مقابله با بلایای طبیعی باشیم.

 

مدیریت هوشمندانه در قبال منابع طبیعی و انسانی استان مازندران و تلاش برای جذب بودجه‌ها و اعتباراتِ ضروری با هماهنگی بیشتر نمایندگان دولت و ملت و تزریق هدفمند آن به زیرساخت‌های استان، از حوادث و مشکلات می‌کاهد و یاریگر مسئولان برای ارائه خدمات مناسب به جامعه است.

 

و نکته پایانی اینکه به قول سعدی شیرازی:

 

 

علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد                دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست

 

به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز          وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست.

آزاده بابانژاد. فارس